mercredi 21 mai 2014

بوکو حرام و اسلام عزیز

بوکو حرام یا بهتر بگوییم پاسداران و بسیجیان مسلمان نیجریه نزدیک به سیصد دختر بچه بیگناه بین سنین ۱۲ تا ۱۵ ساله را از مدارس مسیحیان نیجریه دزدیدند و آنها را به مناطق جنگلی بردند و پس از تجاوز جنسی‌  جمعی از آنها را به کشورهای چاد وکامرون به عنوان برده فروخته اند. بوکو حرام مسلمان هستند و این کار را به پیروی از قرآن و احادیث اسلامی انجام میدهند. اگر نگاهی‌ به تاریخ اسلام متجاوز بیندازیم مگر غیر از این بوده است. مگر در حمله اسلام به ایران به بچه‌های ۸ ساله تجاوز نکردند. در طول تاریخ اسلام غیر از جهل و غارت و جنایت چیز دیگری بوده است. سی‌‌ و پنج سال گذشته در کشور ما کاملاً عیان بوده است. مگر محمد عایشه ۶ ساله را مورد تجاوز قرار نداد؟.

vendredi 9 mai 2014

اولمپ دو گوژ از نخستین فمینیست های فرانسه 166 ساله شد

اولمپ دو گوژ Olympe de Gouges، با نام  واقعی ماری  گوز ، سیاست پیشه قرن هیجدهم.

ماری گوز هفتم مه سال 1748 در شهر مونتوبان (جنوب فرانسه) بدنیا آمد. او از خانواده ای ساده بود و پدرش قصاب و مادرش پیشخدمت بود. شایع بود که پدرواقعی او مارکی لو فرانک دو پوسپین یان است.

در هفده سالگی با لوئی اوری، سرآشپز عالیجناب سگورگ ازدواج کرد. دو سال بعد، صاحب پسری شد و سه سال پس از ازدواج از ایفای نقش بورژوای شهرستانی خسته شده و از خانه فرار و به پاریس رفت و برای حفظ آزادی خود دیگر هرگز ازدواج نکرد.

او با ترکیب نام کوچک مادرش و لقب گورگ نام المپ دو گوژ را برای خود ابداع کرد. با ادبیات و تئاتر و سرانجام به نمایشنامه نویسی پرداخت و از دلربائی نیز غافل نماند و در فهرست «قربانیان» او، سباستین مرسیه (از نویسندگان پر کار فرانسه) قرارداشت. در دوران انقلاب فرانسه، نشان داد که نسبت به زمانه اش پیشی دارد.

المپ دو گوژ در کنار آن تروآین دو مریکور و کلر لاکومب، از نخستین فمینیست های فرانسه بشمار می روند.

او که به مبازه در راه آزادی حقوق اعتقاد داشت، تا فرار لوئی شانزدهم به وارن، خود را سلطنت طلب می دانست ولی تغییر عقیده می دهد. به مالزرب (سیاستمدار و حقوق دان معاصر لوئی پانزدهم و شانزدهم) پیشنهاد می کند که در دفاع از لوئی شانزذهم به او کمک کند. این زن چنان جسارتی داشت که یکی از منتقدان ادبی را که به آثار او بی اعتنائی کرده بود، به دوئل دعوت کرد.

از سال 1791 بود که اولمپ دو گوژ ارزش واقعی شخصیتش را به نمایش گذاشت. در قانون اساسی که مجلس موسسان تدوین می کرد، حقوق مدنی در مورد زنان فراموش شده بود. در سال 1791، او متنی تهیه کرد با عنوان «اعلامیه حقوق زن و شهروند» که 17 ماده دارد، سلطه گری و توفق مردانه را افشا کرده و از برابری حقوق زن و مرد در همه زمینه ها دفاع می کند. در دو ماده اول و دوم آن می خوانیم:

«زن آزاد زاده شده و حقوقی برابر با مردان دارد. تمایزات اجتماعی تنها باید بر سودمندی عمومی تکیه کند. ... هدف هر اجتماع سیاسی حفظ حقوق طبیعی و زوال ناپذیر زن و مرد است. این حقوق عبارتند از آزادی، مالکیت، امنیت و بویژه مقاومت در برابر ستمگری و خفقان.»

او به زنان هشدار میداد که «زن، بیدار شو!»

در اعلامیه او همچنین آمده است که «زنان حق رفتن بالای چوبه اعدام را دارند. آنان باید همچنین حق رفتن پشت تریبون را نیز داشته باشند.»

هنگام محاکمه لوئی شانزدهم، او تلاش کرد دادگاه را قانع کند که به عقیده او وی نه به عنوان انسان، بلکه فقط به عنوان پادشاه مقصر بود.

در روزهای مه – ژوئن 1793 با نمایندگان وابسته به ژیروندی ها اعلام همبستگی کرد و روز 20 ژوئیه 1793 دستگیر و سوم نوامبر 1793 با گیوتین اعدام شد. ژیروندی ها از نمایندگان بورژوازی شهرستان ها و بنادر بزرگ بودند و در مجلس قانون گذاری و کنوانسیون ملی فرانسه عضو نماینده داشتند. چون در میان آنان، نمایندگانی از اهالی ساحل رودخانه ژیروند (جنوب غربی فرانسه) قرار داشت، به انان ژیروندی می گفتند. آنان دارای رادیکال ترین مواضع در بین نمایندگان مجلس بودند.


اولمپ آثار زیادی در مورد حقوق مدنی و سیاسی زنان و الغاء برده داری سیاهان نوشته است.

او برای لغو ازدواج سنتی (به صورتی که در آن زمان وجود داشت) و جایگزینی آن با قراردادی با امضای دو همسر و نیز شناسائی کودکانی که خارج از ازدواج بدنیا می آمدند، مبارزه می کرد و از نخستین زنانی بود که نظام حفاظت از مادران و کودکان را پیشنهاد کرد.
سوم نوامبر 1793 در سن چهل و پنج سالگی این زن ادیب و فعال سیاسی فرانسوی در پاریس سرش به گیوتین سپرده شد.
قبل از این که سرش قطع شود فریاد می زد «به من بیاندیشید و کارهائی که به نفع زنان انجام دادم، بیاد بیاورید. من مطمئنم که روزی پیروز خواهیم شد»

samedi 3 mai 2014

فمینیسم و مارکسیسم، ترجمه نسیم روشنایی

بررسی تاریخی فمینیسم – گیزلا نوتز- ترجمه وتلخیص آزاده ارفع

gisela-notzگیزلا نوتر در این بخش ازتاریخ فمینیسم به بررسی تاثیرات انقلاب فرانسه و انقلاب 1848 اروپا بر جنبش زنان می پردازد.زنان از پیشتازان انقلاب کبیر فرانسه بودند و با شرکت فعال خود این انقلاب را به نقطه عطفی در تاریخ عقاید سیاسی فمینیسم مبدل کردند. اما سایه سنگین مردسالاری موجب شد که زنان به هیچ یک از مطالبات خود دست پیدا نکنند. انقلاب 1848 اما فصل جدیدی را برای جنبش زنان گشود و آن شروع جنبش سازمان یافته و متشکل زنان بود.

بررسی تاریخی فمینیسم بخش دوم
فمینیسم در دوران انقلاب
«لوویزه اتو» (Louise Otto ) حقوق دان زن در 1849 مطرح کرد: » در نگارش تاریخ معاصر مردان هستند که اکثرا درجایگاه قهرمانان تاریخ ظاهرمی شوند؛ آن هم مردان جوان و زیبا. آزادی، برابری و برادری زنان را در بر نمی گیرد. هر جا که سخن از خلق می رود این خلق شامل زنان نیست». او این نوع تاریخ نگاری را به شدت مورد انتقاد قرار داد و نوشت:» باید صداقت و حسن نیست و یا قدرت عقلانی آن مبارزان راه آزادی را که فقط حقوق مردان و نه هم زمان حقوق زنان را نمایندگی می کنند زیر علامت سئوال قراردهیم».
انقلاب فرانسه و پیامد های آن
در هر صورت زنان منتظر ظهور»اراده صادقانه» نمانده بلکه به اتکاء خود فعال شدند. و چنین است که انقلاب فرانسه به نقطه عطفی در تاریخ عقاید سیاسی مدرن فمینیسم مبدل شد. سال 1789، سال شروع انقلاب و آغاز یک عصر سیاسی جدید بود . انقلاب فرانسه زمان تولد شهروندان زن و مرد بود . وپادشاه فرانسه همراه همسرش بعد از چهار سال به سکوی اعدام سپرده شدند.
زنان طبقه سوم یا عوام ( به اشخاصی که به طبقه ممتاز، روحانیون و به خانواده های اصیل و یا اشراف تعلق نداشتند گفته می شد) درشمار پیشتازان انقلاب بودند.آنها خواهان دوره های آموزش شغلی وفراهم ساختن امکانات شغلی برای زنان بوده و همراه با مردان به باستیل (زندان مرکزی در پاریس) هجوم آورده و برای رفع گرسنگی مغازه های مواد غذایی را چپاول می کردند. زنان کلوپ ها و انجمن های زنان به وجود آورده، لژیون های جنگی زنان تشکیل داده و برای طرح نقطه نظرات خود شروع به انتشار مجلات زنان کردند..
زنان علیرغم شرکت در فعالیت های اجتماعی و سیاسی گوناگون همچنان از حقوق بشری که برای آن جنگیده بودند بی نصیب ماندند. «اولمپه دو گوژس» (Olympe des Gouges ) انقلابی و فعال حقوق زنان دربرابر»بیانیه حقوق بشر وشهرندی» که در تاریخ 26.8.1789 درمجلس ملی فرانسه به تصویب رسید بیانیه»حقوق زنان و شهروندان زن» را که در آن حقوق بشر برای همه زنان درخواست شده بود، قرار داد.اواعلام کرد که مردان در انقلاب فقط دنبال منافع خود و برقراری حقوق برابر برای خود می باشند ضمن آن که هم زمان خواهان ادامه سلطه خود بر زنان هستند. اعلامیه حقوق بشر و حقوق شهروندی اولمپه در مجموع شامل 17 ماده بود. ماده اول اعلام می کرد:» زن آزاد به دنیا آمده و در همه سطوح دارای حقوق برابر با مرد می باشد.» در ماده دوم گفته می شد:» هدف هر اتحاد سیاسی حفاظت از قوانین طبیعی و حقوق غیرقابل سلب زنان و مردان می باشد که شامل حفاظت از آزادی، حق مالکیت، امنیت و بویژه حق مقاومت در برابر سرکوب است.» اولمپیه را به دادگاه سپردند وعقاید فمینیستی او بهانه ای شد برای آن که دادگاه او را دیوانه و ضدانقلابی ارزیای کند. بر اساس» قانون عناصر مشکوک» او به اعدام محکوم شده و در تاریخ 3.11.1793 به گیوتین سپرده شد. قبل از آن، در تاریخ 30.10.1793 همه کلوپ های زنانه ممنوع شده بودند و علاوه بر آن دولت فرانسه در تاریخ 24.05.1795 قانون ممنوعیت جلسات زنان را نیز به تصویب رساند. با این وصف روحیه انقلابی زنان دیگر قابل توقف نبود.
در انگلستان در سال 1792 «ماری ولن کرافت»(Mary Wollstonecraft 1759-1797) فمینیست یک دادخواستی برای حقوق زنان تنظیم کرد که در آن از امکان آموزش و پرورش برابر دختران و پسران سخن رفته و حقوق سیاسی برابر برای زنان و مردان را پیشنهاد می کرد. او خواهان این شد که همه مدارس و دانشگاه ها برای هر دو جنس باز شوند و زن به عنوان همراه و شریک زندگی مرد شمرده شود به جای آن که زیر سلطه مرد باقی بماند. نگاه غیر سنتی او همه صاحبان قدرت را شوکه کرد.
احتمالا اولین روزنامه فمینیستی در تابستان 1832 توسط زنان طرفدارسوسیالیسم اولیه،» هنری سن سیمون(Henri de Saint-Simon 1760_ 1825)،در فرانسه پایه گذاری شد.» آزادی برای زنان، آزادی برای خلق از طریق سازماندهی جدید خانواده و صنعت».این شعارمجله «زن آزاد» (la femme libre)بود.پایه گذاران این مجله که یکی از آن ها «دزیره ورت»(1810- 1890 Desiree Veret) بودمجله را در سطح تئوری متوقف نکرده بلکه پیشنهادهای عملی برای تغییر وضعیت زنان ارائه دادند که از جمله آن ها ضرورت آموزش و شرکت زنان در کار و زندگی اجتماعی بود. زنان طرفدار»سن سیمون»برخلاف»اولمپه دو گوژس» فقط خواهان برابر زنان در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و حقوقی با مردان نبودند بلکه خواهان تسلط کامل هنجارهای «زنانه» بر همه قلمروهای جامعه بودند به طوری که تمامی جامعه دچار دگرگونی گشته و راه برای حرکت به سوی آینده ای صلح آمیز هموار شود. شعارهای آن ها عبارت بودند از :» نه به جنگ ، نه به تقابل ملت ها علیه هم دیگر، عشق برای همه» ! آنها در جستجوی راه خود بودند، نمی خواستند خود را در زیر سلسله مراتب مردانه قرار داده و تن به هنجارهای مردانه به سپارند. آن ها انتشار مجله شان را اولین گام برای تبلیغ نظرات و اعتقادات خود در سطح گسترده و قانع کردن مخاطبین خود می دانستند .
تئوریسین سیاسی، سوسیالیست و فمینیست سرشناس «فلورا تریستن»(Flora Tristan 1803-1844) نیز خواهان دسترسی به مخاطبین گسترده در سطح جامعه بود. پس از سپری کردن کودکی و نوجوانی وحشتناک او در پاریس زندگی می کرد و در آنجا با سوسیالیست های اولیه و تخیلی ارتباط برقرار کرده و بدین ترتیب با طرح های اجتماعی سوسیالیست های تخیلی نظیر «چارلز فوریه»، «روبرت اون» و «سن سیمون» آشنا شده و خود را با نظرات فمینیستی سن سیمون نزدیک تر یافت. گرایش او به نقطه نظرات «سن سیمون» از جمله به این خاطر بود که زنان طرفدار «سن سیمون» برای درخواست های عملی مورد نظر او مبارزه می کردند. «فلورا تریستن» شاید اولین زنی بود که نقطه نظرات مهمی درباره تبعیض مضاعف علیه زنان در اروپا و آمریکای لاتین را فرموله کرد. «فلورا» در سفری به انگلستان در سال 1839 با ابعاد فقر و تنگدستی زنان کارگر آشنا شد.او برداشت خود را از توسعه ای که فرانسه و آلمان نیز باید از سر می گذراندند در کتاب خود در سال 1840 بنام » گردش در خیابان های لندن» منتشر کرد. یافته های او مبنی بر این که : » تنها رهایی زنان زمانی به واقعیت خواهد پیوست که کارگران و سایر استثمار شده گان به رهایی دست یابند » نسل هائی از زنان سوسیالیست را تحت تاثیر خود قرار داد.

انقلاب 1848 سرآغاز جنبش سازمان یافته زنان
اگر انقلاب فرانسه را به عنوان مبداء تاریخ اندیشه سیاسی فمینیسم مدرن بدانیم انقلاب بورژوائی سال 1848 را باید سرآغاز جنبش فمینیستی سازمان یافته قلمداد کرد. زنان آلمان در مبارزه علیه رژیم سلطنت مطلقه در برخی از ایالت های این کشور شرکت کردند. آن ها قادر نشدند درخواست خود برای کسب حق شرکت در مسائل سیاسی را به دست آورند. پس از شکست انقلاب بورژوایی سال 49/1948 قانون «انجمن ها و اجتماعات «پروس که در سال 1850 به تصویب رسید شرکت» زنان، بیماران روانی، شاگردان مدارس و کارآموزان » در انجمن ها و اجتماعات سیاسی را ممنوع می کرد.
قبل ازآن «لوئیزه اتو»(louise Otto) نویسنده و طرفدار حقوق زنان 1819-1895 این نظر را مطرح ساخت که شرکت زنان در فعالیت های اجتماعی نه تنها یک حق بلکه باید به مثابه یک وظیفه اجتماعی زنان تلقی شود.او این مطلب را در روزنامه (VaterlandsblنtternSنchsischen) نوشت که از جمله همکاران آن بود و تاکید کرد که شرکت زنان باید شامل عرصه های گوناگون از جمله آموزش، اشتغال تمام وقت و فعالیت های سیاسی باشد.رمان او به نام » قصر و کارخانه» که در سال 1846 منتشر شد به دلیل محتوای هیجان بر انگیز آن ممنوع اعلام شد زیرامسائل اجتماعی را که صنعتی شدن جامعه با خود به همراه آورده بود به صحنه کشیده بود.»لوئیزه اتو» اولین زن آلمانی بود که در کتاب معروف دیگرش به نام » آدرس یک دختر» که در سال 1848 منتشرشد به مسائل زنان کارگر پرداخت و خواهان نظام جدیدی برای وضعیت کارگران بویژه کارگران زن شد. او، در 21 آوریل 1849، در بحبوحه ای که انقلاب درنیمه راه فروکش کردن خود بود»مجله زنان» را که امروز به عنوان اولین مجله فمینیستی زنان قلمداد می شود، تحت شعار» من خواهان دنیائی آزاد برای همه شهروندان زن هستم» منتشرکرد.آن گونه که «لوئیزه اتو» می گوید مضمون این مجله بیشتر از شعار آن قصد داشت اشتراکات همه اقشار زنان را منعکس ساخته و خود را در جبهه زنانی قرار دهد که به خاطر فقر، شوربختی و نا امیدی به فراموشی سپرده شده و از توجه به آن ها غفلت شده است.در 1850 مجله باید انتشار خود را متوقف می کرد زیرا قانون مطبوعات «زاکسن» مقرر کرده بود که زنان حق شرکت در هیئت تحریریه مطبوعات را ندارند.به این ترتیب مطالبات برآورده نشده زنان به نقطه عزیمت جنبش سازمان یافته زنان در آلمان مبدل شد. در شهر لایپزیک در سال 1865 به ابتکار»لوئیزه اتو» و زن معلم دیگری به نام «اگوسته اشمیت»(1902-1833) تشکلی به نام» انجمن سراسری زنان آلمان»(ADF) دربطن تحولات اجتماعی دوره شروع آغاز صنعتی شدن کشور آلمان پایه گذاری شد. این تشکل که تشکلی سراسری بود در 16 تا 19 اکتبرکنفراس موسس خود را با شرکت 120 نماینده برگزار کرد.در این کنفراس»لوئیزه اتو» به دبیر اول این تشکل و»اگوسته اشمیت» به معاون او برگزیده شدند.هر دو فعال زن مشترکاً از سال 1866 اولین ارگان این انجمن را به نام «راه های جدید»(Neue Bahnen) منتشر ساخته و به ترغیب زنان کارگر برای ایجاد تشکل ها و انجمن های زنان کارگر پرداختند.
*************************
بخش اول این مقاله
بررسی تاریخی فمینیسم (بخش اول)
نوشته گیزلا نوتز ترجمه وتلخیص آزاده ارفع
**************************
از همین مترجم درباره فمینیسم سوسیالیستی
1- فمینیسم سوسیالیستی چیست، نوشته:  باربارا اهرن رایک، ترجمه آزاده ارفع
2- پروژه سوسیال فمینیستی، نوشته :  نانسی هولمستروم، ترجمه آزاده ارفع
3- برای گنجاندن دستور کار فمینیستی در برنامه های چپ، نوشته: سینتیا کوک بورن، ترجمه آزاده ارفع
4- فمینیسم چپ امروز، ماری پاز بالی برا، ترجمه آزاده ارفع
5- به سوی یک پلاتفرم سیاسیِ مارکسیستی- فمینیستی، هاریت فراد، تلخیص و ترجمه آزاده ارفع

 برگرفته از جهان زن