dimanche 17 février 2013

سیستر اکت ما

Miniature
 دیشب در تلویزیون بخشی از اجرای موزیکال «سیستر اکت» در فرانسه را نشان دادند و من یادم افتادم که چقدر این سیستر اکتهای باحال، با رقص و رپ توانستند مردم را با کلیسا بکشانند و باز یادم افتاد که سیستر اکتهای وطنی چه زحمتی کشیدند و می کشند که با قر و قمیش و رپ و رنگ و هر حربه ای جوانان ایران را در هر کجا که هستند به زیر پرچم اسلام و به داخل مساجد و پای روضه های علمای دین بکشانند و به مجلس خود حالی بدهند. بیخود نیست که ناگهان یک نوحه خوان می شود رپر مورد علاقه آبجی های ان. ج. اوئی، و همه شان پشت آلت ایشان ایستاده و برایش سینه می زنند! به همین دلیل و در مقابله با این حرکتها کلیپ «خشونت علیه زنان» را اینجا می گذاریم تا نمونه ای از «سیستر اکت» ما را ببینید
در آستانه نزدیک شدن به هشت مارس، فیلمهای سیستر اکت را اینجا گذاشتم تا ببینید سرمایه داری جهانخوار چقدر می تواند حقه بزند و چقدر رخت و رنگ عوض کند تا دل از شما ببرد، آنقدر که یادتان برود قرون وسطا چی بود و چی شد و چند نفر مردند و خلاصه با رخت و آرایش جدید شما را راهی کلیسا و مسجد و معبد کند 
لطفاً هر اجتماع مونثی را با جمع های فمینیستی به اشتباه نگیرید

  • Sister act 1, 1h36 min
  • Sister act 2, 1h43 min

vendredi 15 février 2013

مفهوم سازی واژه گونه ( ١٢)، دکتر آزاده آزاد جامعه شناس


 (مفهوم سازی واژه گونه (١٢

 

ساخت گونه ها در گفتمان های فرهنگی

 واژه گان کلیدی:  زبان ، پیام، گفتمان، ذهنیت گونه مند، کنش نمایشی، تقلید مسخره آمیز گونه ( "درگ" drag)


 
فضای دیگری برای ساخت ( (زبان / گفتمان / پیام فضای گفتمان های فرهنگی تناقضات موجود در شخصیت افراد، ما را به مفهوم هویت رهنمود می کند. هویت گونه ای پراکنده و ناپایدار است، چرا که فرد در طول زندگی با گفتمان های مختلفی آشنا میشود . این فضای دیگری از ساخت گونه را که شامل ایدئولوژی ها و ارزش های فرهنگی می شود تاکید میکند. دراین فضا ، گونه با پراتیک های نمادینی ساخته میشود که فراتراز زندگی فردی دوام میآورند. مردانگی های "کونت دراکولا" و "مارکی دو ساد" حماسی دراسطوره ها یا مردانگی منحرف نمونه های نمایایی از این گونه های مثالی است.


  • زبان 


دانش و زبان با قدرت توسعه یافته و این شامل معانی کلماتی است که در
ارتباط با گونه هستند. آنچه کودکان از بزرگسالان یاد می گیرند و چگونگی
یاد گیری شان به اضافه دانش متعارف و زبان تدریس در مدارس و دانشگاه ها

حاوی قدرت اند. قدرت یک نهاد، یک گروه و یا یک فرد، باعث می شود برخی از نظریه ها، مطالب و یا کلمات با استفاده از شیوه های مختلف قوی تر بشوند افرادی که این نظریه ها یا کلمات را بکار برده و استفاده از آنها را تشویق میکنند نیز در این قدرت شریک اند.
 


قدرت از راه ساخت گفتمان های ویژه عمل میکند، و انسان ها از راه قدرت ساخته میشوند. به عنوان مثال، طبقه بندی آنها،بطور معمول، منجر به یک  روند حذف کردن شده ، با ترسیم آنچه که نیست وآنچه که"دیگری" ست هنجار را مستقر میکند . پس از آن، برخی ازهویت ها به حاشیه رانده شده و از موقعیت یک فرد محروم میشوند. و این همان ستم است که در روان های مان به سرکوب بدل میشود. سیاست زیستی یا بیو پولیت یکطبقه بندی، استاندارد، و نظارت بربرای نرمال کردن بدن هایمان بکار میرود .(١) ا


گونه کردن، به عنوان یک مقوله، که در آن معانی بی ثبات بر روی بدن "نوشته شده است"، به استحکام خود دست می یابد. گونه سپس از راه تکرار پی در پی کنشهای مستدل و پا برجا، طبیعی جلوه  میکند.  بنابراین، هویت های گونه ای ما و حس درونی خویشتن مان نتیجه کنش های مکرر درون اتحاد قدرت و گفتمان است.

 
به گفته جودیت باتلر، هویت  گونه ای ( زنانگی ها و مردانگی ها) یک نوع نمایشی است  که بدن هایمان در باره بدن هایمان  ارائه میدهند. این کنش نمایشی آنچه  را که مینامد ایجاد کرده یا نمایش میدهد، و در نتیجه قدرت ضروری و
ارزشمند گفتمان را نشان میدهد. (٢)  قدرت گفتمان گونه ای شامل یک کیفیت راهنمایی و آموزش و یک ارزیابی  ویژگیهای سیاسی موضوع گونه مند است.

بررسی تقلید مسخره آمیزانواع زنانگی ها(drag) می تواند کیفیت نمایشی
گونه را نشان دهد.  جودیت باتلر ادعا میکند که تقلید مسخره آمیز انقلابی است
چرا که حفاظت تقسیم  دوتائی گونه را  برهم میزند، کیفیت دلخواه  گونه ها را تاکید میکند، گسستگی را می ستاید، و بنیادهای سیاسی هویت ها را آشکار میکند.
تقلید مسخره آمیز نشان می دهد که ثبات زنانگی ها و مردانگی ها دروغ است : 
نه گونه از جنس بوجود  می آید و نه جنس از گونه مشتق میشود . 

کسی که  "درگ"(drag) پوشیده مثال کاملی است از توانایی تقلید مسخره آمیز در بهم زدن ثبات گونه ای گمراه کننده. عمل درگ پوشیدن یک وارونگی دو گانه را
درگ  می تواند ، در آن واحد ، به عنوان مردی با ظاهر بیرونی : نشان میدهد 
زنانگی  دیده  شود  و یا به عنوان زنی که در بدن  یک مرد حبس  شده است، یا برعکس .

تقلید مسخره آمیز گونه  "سیال بودن هویت ها را نشان میدهد که  اشاره به نوعی
  آزاد اندیشی نسبت به راهنمایی دوباره و زمینه مندی دوباره  داشته ، و فرهنگ منتقدان درگ پوشی را از توضیحات ذات گرایانه هویت گونه ای و هژمونیک(٣) ". میدارد  باز

  • پیام ها

ارزشهای (٤).ساخت ذهنیت گونه مند ملزوم بسیاری از سنت های فرهنگی ست
فرهنگی در مورد دختران و پسران، زنان و مردان از راه پیام های اساسی در
همه جا، و پیام های صریح و روشن رسانه ها تولید و حفظ میشود. پیام ها در
همه جنبه های تولید، نیروی کار، و بازار تثبیت شده و آنها راتحت تاثیر
قرار میدهد . به عنوان مثال، پیام های گذشته و امروزه بر طرح های  لباس تاثیر
 میگذارد . این طرح ها از راه رسانه های مختلف، مد روز و مرسوم میشوند.
عوامل متعددی از قبیل طراحی فروشگاه و محیط آن، رویه های نمایش و تبلیغ،
  میل به محصولات را بوجود  آورده و شکل میدهد.



ارزیابی و ارائه لباس از راه پیغام های راحت و خوب بودن فلان شیوه زندگی، کامل و مناسب بودنش برای یک جنس و گروه خاص صورت میگیرد. لباس ها پیام گونه ای فرستاده و تبدیل به عناصر مقوله بندی نوع زنانگی یا مردانگی مشخصی میشود. نظراتی در باره اینکه کدام مقوله از مردم انواع خاص و سبک های لباس را بپوشند یا نپوشند شکل
میگیرد. سپس ، مصرف کنندگان پیام های روی بسته لباس را یا قبول میکنند و یا رد، حتی اگر سبک زندگی شان مانع از توانایی چنین انتخابی باشد . این پیام ها در مورد چیزهائی مانند کفایت، زیبایی و امتیاز است. ساخت گونه ها به شدت تحت تاثیر پیام های گونه ای قرار دارد. با این حال، این پیام ها صرفآ جذب نمی شود بلکه ممکن است پذیرفته یا ​​رد شود.(٥)

  • گفتمانها
  

 گفتمان" باعث می شود ساخت  اجتماعی گونه صورت بگیرد.معنای
"ایدئولوژیک" واژه گونه را نظریه فمینیستی پسا ساختاری به معنای روابط
چند وجهی بین پراتیک  اجتماعی، زبان و نیروگذاری عاطفی ، تغییر داده است (٦)

مردم بر اساس جنس وگونه با استفاده از زبان مقوله بندی میشوند: زنانه/مردانه،
زن/ مرد ،  پرنس / پرنسس .این مقوله ها  در مورد  اینکه چگونه  باید باشند       ایجاد انتظاراتی میکند. بعنوان مثال، مقوله "دختر" بر انتظارات مشخص
 گونه ای و اینکه یک دختر چه باید باشد، چه باید بکند، و چه ظاهری باید
داشته باشد اثر میگذارد.


پیکربندی های امیال در روند بسط شان به مقوله های خاص و پراتیک های اجتماعی مربوط میشوند. بعنوان مثال، لباس برای جدا کردن پسران از دختران درنظر گرفته شده است. کارکرد نیروگذاری های عاطفی  تضمین کردن آنست که پراتیک های اجتماعی "درست" باشد . گفتمان ها  یک احساس اینکه چه چیزیدرست وعادی است ایجاد می کنند و ممکن است بر قرار و پا بر جا شده  و از برخی از کسانی که دیگران را  زیر نفوذ  و سلطه خود قرار میدهند پشتیبانی کنند . مثالی از این گفتمان ها، نظریه های فرزند پروری و نظریه های  پیاژه و اریکسون در باره  مراحل رشد است . گفتمان هائی که قدرت  اجتماعی یا سیاسی بیشتری دارند،  بر بقیه گفتمان ها غالب اند و ممکن است آنها را کم ارزش کنند. چنین قدرت سیاسی می تواند محل زادگاه  نهادین  آنها مانند مدارس باشد.

همزمان با آن که افراد بطور پویا گونه خود را بیان میدارند،  گفتمان های غالب در درون نهادها و ساختارهای اجتماعی و از راه آنها پخش شده،  نیازها و آرزوها را شکل داده ، و برخی از ظواهر و منش ها را عملی تر از بقیه میکند.   (٧)   برخی از مردم گزینه های گونه مند  خودرابر اساس نفوذاجتماعی و
میزان گفتمان ها ، قدرت سیاسی و مزایائی که این گفتمان ها نشان میدهد و دلایل فردی بر داشتن اینها ، انتخاب میکنند.

  •  نتیجه
همانطورکه  هلندو  رمضانوگلو میگویند، " تعامل پیچیده ای میان  جسمیت بنیادی، گفتمان مربوط به جنسیت (sexuality)  و قدرت نهادینه  شده وجود دارد." (٨)  به عبارت دیگر، در همان زمان که ما با جسمیت خودمان درگیرهستیم، در پراتیک های اجتماعی شرکت میکنیم، مواضع استدلالی ای را که در شبکه ای از روابط قدرت با ویژگیهای خاص فرهنگ و زمان خودمان گرفتار شده اند می پذیریم یا رد میکنیم،  هویت گونه ایمان به طورمداوم مذاکره می شود.

رفتارهای  گونه مند(gendered)  تمایل به تغییر کردن بهمراه تغییر زمینه دارند. انعطاف پذیری هم در شکل گیری و هم درحفاظت ازیک انگاره-به-نفس گونه ای گنجانده شده است.(٩) این یک روش غیرفعال اسمزseomso یا یک سبک ثابت " بودن"  نیست.  نیازها و خواسته ها می تواند توسط نیروهای بیرونی  از جمله نسخه ها و نحوه انتشار گفتمان های غالب در درون و از راه نهادها و ساختارهای اجتماعی شکل بگیرد. (١٠)

امکان این هست که یک روز تنوع رفتارها ، مفید برای افراد منحصربه فرد و ابراز نظراتشان ، ارزشمند باشد. چنین شرایطی نه چندان با حذف انواع خاصی  از زنانگی و مردانگی،  بلکه  با پذیرش انواع متنوع تری که بتواند تجربه و مشاهده شود بوجود میآید .  این به معنای  کاهش وضع هژمونیک برخی ازانواع گونه ها، بویژه مردانگی های هژمونیک است .
ادامه دارد.

یادداشت ها
1. Foucault, Michel. 1980.  Power/Knowledge: Selected Interviews and Other Writings 1972-1977, edited by Colin Gordon, Harvester, London. 
 Ramazanoglu,Caroline (Ed).1993. Up Against Foucault: Explorations of Some Tensions Between Foucault and Feminism. Routledge: London.

2. Butler, Judith &SeylaBenhabib&Drucilla Cornell & Nancy Fraser   (Eds).1995. Feminist contentions: A philosophical exchange. Routledge: New York. P. 134

3. Clark, M. 1993.  The Great Divide.Gender in the Primary School. Impact Printing: Brunswick. P.81
4. Butler, Judith.1997.  "Performative Acts and Gender Constitution: An Essay in Phenomenology and Feminist Theory." in: Katie Conboy, Nadia Medina, Sarah Stanbury (Editors). Writing on the Body: Female Embodiment and Feminist Theory. Columbia University Press: New York. PP.337-38
5. Clark, Op. cit.
6.  Yelland, Nicola .1998. Gender in Early childhood.Routledge: New York. P.159.
7. Ibid, P.160
8. Ramazanoğlu, Caroline, and Janet Holland. 1993. "Women's Sexuality and Men's Appropriation of Desire." Up against Foucault: Explorations of Some Tensions between Foucault and Feminism. Caroline Ramazanoğlu (Ed). Routledge: New York.  (PP. 239-64.)P.260

9.Fausto-Sterling, Anne. 1992.   Myths of Gender: Biological Theories about Women and Men. Basic Books: New York. P.89
10. Yelland, Op cit., P. 7