jeudi 28 novembre 2013

راهپيمايی اعتراضی ۷۵۰ کيلومتری دهها زن بلوچ و سکوت رسانه‌های فارسی‌زبان، عبدالستار دوشوکی

رسانه های مختلف جهان از جمله سی ان ان، و بی بی سی انگليسی و بخش اردو آن راهپيمايی اعتراضی ۷۵۰ کيلومتری دهها زن بلوچ از شهر کويته تا کراچی را تحت پوشش قرار دادند. کاروان اعتراضی زنان بلوچ که با لبان تناسه زده و پاهای تاول زده در اعتراض به جنايات بيشمار ارتش پاکستان بر عليه بلوچها، در ميان استقبال مردم کراچی وارد آن شهر شدند راوی دردی است فراموش شده. يکی از زنان معترض بلوچ به بی بی سی اردو می گويد اگر انسان چيز يا شيئی را گم کند سراسيمه و شايد ديوانه وار در جستجوی آن به همه جا سر می زند. حال هزاران زن بلوچ فرزندان، همسران، پدران، و برادران خود را گم کرده اند، و برای يافتن آنها خواهان مداخله سازمان ملل می باشند. مردانی که در طی چند سال گذشته توسط سازمان مخوف اطلاعات ارتش پاکستان بنام آی اِس آی ربوده شده اند. آمار دقيقی از ناپديدشدگان وجود ندارد. سازمان های مدنی و حقوق بشری بلوچستان تعداد ناپديد شدگان را بين ۱۸هزار تا ۲۴ هزار بلوچ اعلام کرده اند. اين در حالی است که بر طبق آمار رسمی دولت مرکزی و ارتش پاکستان اين رقم کمتر از دو هزار نفر می باشد. اگرچه تا به امروز اجساد مثله شده بيش از ۱۰۰۰ فعال سياسی بلوچ پيدا شده است. رسانه های فارسی زبان از جمله بی بی سی و صدای آمريکا و غيره که بسياری از وقايع ظاهرا "بيربط" کشورهای دور و نزديک را تحت پوشش قرار می دهند، در مورد جنايات ارتش پاکستان بر عليه بلوچ ها و راهپيمايی اعتراضی ۷۵۰ کيلومتری زنان بلوچ سکوت اختيار کرده اند. زيرا برای آنها اين موضوع هيچگونه ربط و يا ارزش خبری ندارد. اين در حالی است که مثلاً بی بی سی انگليسی و اردو و بخش اردو صدای آمريکا همانند بسياری از شبکه های خبری جهان از جمله پرس تی وی (تلويزيون انگليسی زبان جمهوری اسلامی) آن را تحت پوشش خبری و تفسيری قرار داده اند. حال برای لحظه ای تصور کنيد اگر اين راهپيمايی طولانی توسط زنان يکی از کشورهای آمريکای لاتين يا ويتنام و کامبوج صورت می گرفت، راويان و تحليلگران ايرانی در رسانه های فارسی زبان قصه سرايی می کردند و رفقا در مقالات خود نوحه سرايی! اما حسرتا که آه بلوچ نه اثری دارد و نه انعکاسی!
علت اين بی تفاوتی عمدی و يا سهوی برخی از دست اندرکاران ايرانی الاصل اينگونه رسانه های فارسی زبان داستانی است پيچيده اما در عين حال ساده که ريشه در ضمير ناخودآگاه تبعيض گرای فرهنگ ايرانی دارد. البته اين بی تفاوتی مختص رسانه های معروف فارسی زبان نيست بلکه تقريبا اکثر مجاری خبری و تحليلی اينترنتی، صوتی و تصويری فارسی زبان در اين بيمهری به نوعی شريک هستند. پرداختن به ريشه های فرهنگی ـ سياسی اين رفتار تبعيض گرا و بی تفاوت مابانه از حوصله اين نوشتار کوتا خارج است، زيرا هدف اصلی اين مقاله خبررسانی و تشريح واقعه ای است که در منطقه ما سابقه نداشته و فقط می توان آن را با کارزار سياسی مادران فعالان سياسی مفقود شده در ديکتاتوری های نظامی آمريکای لاتين نظير شيلی و آرژانتين در دهه های هفتاد و هشتاد ميلادی مقايسه کرد. ارتش پاکستان که پدر نامشروع و قابله جرياناتی نظير طالبان و القاعده می باشد، به مراتب از ارتش های شيلی و آرژانتين خطرناکتر و قدرتمندتر است. ضرب المثلی است در مورد کشورها و ارتش ها که می گويند هر کشوری صاحب ارتش است. اما تنها ارتش پاکستان است که صاحب يک کشور می باشد. به همين دليل تعجب آور نيست که عليرغم بوجود آوردن القاعده و طالبان و پناه دادن اسماء بن لادن، دولت آمريکا همچنان ساليانه بيش از يک و نيم ميليارد دلار کمک به ارتش پاکستان می کند. متاسفانه دولت هايی نظير آمريکا و بريتانيا که ادعای دفاع از حقوق بشری آنها در سراسر گيتی گوش همه را کر کرده است، در مقابل جنايات بيشمار ارتش پاکستان بر عليه بلوچ ها نه تنها سکوت اختيار کرده اند بلکه در عمل و بخصوص از طريق ارائه کمک های بلادريغ به پاکستان در سرکوب و کشتار بلوچها نقش غير مستقيمی دارند.
بعد از فروپاشی استعمار بريتانيا در شبه قاره هند و تشکيل کشور پاکستان و اشغال نظامی حکومت کلات (بلوچستان پاکستان) توسط ارتش آن کشور، بلوچها در طی ۶۵ سال گذشته پنج قيام مسلحانه بر عليه ارتش پاکستان و استقلال بلوچستان داشته اند. قيام اخير چند سال پيش بصورت مسالمت آميز آغاز شد که با سرکوب و کشتار رهبران بلوچ از جمله اکبر بگتی توسط ارتش پاکستان روبرو گشت. سپس گروه های مختلف چريکی نظير ارتش آزاديبخش بلوچستان، جبهه آزاديخواه بلوچستان با تشديد عمليات مسلحانه بر عليه ارتش پاکستان، خشونت ارتش پاکستان را با خشونت جواب دادند. در طی چند سال گذشته ارتش پاکستان با اختيار و خودسری مطلق هزاران بلوچ را دستگير و شکنجه نموده است. معمولا بعد از شکنجه اجساد تکه تکه شده مفقودالاثرها برای "عبرت" ديگران در شهرها و روستاهای بلوچستان رها می شوند. حتی کميسيون حکومتی حقوق بشر پاکستان حداقل پنج گزارش در مورد "مفقودالاثرها" در بلوچستان منتشر کرده است. راهپيمايی بی سابقه زنان بلوچ بخشی از اعتراضات مردم بلوچ بر عليه دستگيری ها و کشتار بی وقفه بلوچها توسط ارتش پاکستان می باشد. ارتش پاکستان بغير از اعمال خشونت مطلق هيچ راه و چاره ای برای حل مسئله بلوچستان ارائه نمی دهد. در نتيجه حس بدبينی و نفرت اکثريت مردم بلوچ در پاکستان برعليه اين کشور و ارتش آن به نقطه غير قابل بازگشتی رسيده است.
متاسفانه علاوه بر سکوت رسانه های فارسی زبان در خارج از کشور، بلوچها در ايران و بخصوص فعالان مدنی و رهبران مذهبی بلوچ که در نماز جمعه ها از حقوق تمامی مسلمانان، از چچن گرفته تا سوريه، دفاع می کنند، اجازه اظهار نظر در مورد مظالم و جنايات جاری بر عليه برادران و خواهران بلوچ خود در آنسوی مرز را ندارند. شوربختانه تبعيض و ستم در بلوچستان ايران نيز بيداد می کند و حتی رسانه های استانی نه تنها اجازه پرداختن به موضوع بلوچستان و جنايات ارتش پاکستان را ندارند، بلکه از شرکت در همايش های رسانه ای در استان نيز محرم می باشند. نمونه مضحک آن همايش رسانه ای اخير در چابهار بود که غيبت رسانه‌‌های محلی استان حتی داد خبرگزاری مهر را هم درآورد. در نتيجه بيصدايی ملتی که صدها فرسنگ جاده بيابانی و کوهستانی را با پاهای تاول زده در جستجوی فرزندان، برادران، پدران و همسران خود می پيمايد، نشانه ظلمی است که به مردم بلوچ در هر دو سوی نوار مرزی می رود. ظلمی که برای بسياری نه خبر است و نه می خواهند که "خبرساز" شود. بهر روی عليرغم سکوت خبری رسانه های فارسی زبان در داخل و خارج از کشور، اين موج اعتراضی زنان شجاع بلوچ بعد از يک ماه گذر از کوه و دشت و صحرا به مقصد خود در کراچی شهری که در آن قريب به يک و نيم ميليون بلوچ سکونت دارند، رسيد. تعداد زيادی از بلوچها از جمله پيرمردان بالای هفتاد سال تا نوجوانان دوازده ساله بلوچ از اين راهپيمايی حمايت می کردند. يکی از اين بچه های دوازده ساله بلوچ در مقابل سوال خبرنگار که از او می پرسد آيا بعد از صدها کيلومتر پيادروی خسته نشده است. او در جواب می گويد تا زمانی که نشانی از پدر مفقود شده خود نيابد، هرگز خسته نخواهد شد.
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire