jeudi 28 décembre 2017

شنایی با سوسن (سحر) رشیدی؛ دختر کوچ نشین لُر، قهرمان کیک بوکسینگ ایران

شهروند ـ شهروند ستونی را اختصاص داده است به معرفی ایرانیان موفق و دستاوردهایشان در ادبیات، ورزش، هنر، علم، سیاست و حرفه تخصصی شان در هر گوشه ی جهان، حتی در ایران. می دانیم که خبر بسیاری از موفقیت ها به رسانه ها راه پیدا نمی کند و تنها در جمع کوچک خانواده و آشنایان عنوان می شود، پس اگر فرد موفقی در اطراف خود می شناسید، لطفا به ما معرفی کنید. ما به دنبال مشهورترین ها نیستیم، اتفاقا یکی از اهدافمان این است که بتوانیم آنها را که تا کنون تلاش و خلاقیت و استعدادشان تغییری در زندگی خود و یا دیگران به وجود آورده، ولی دیده نشده اند، به دیگران معرفی کنیم. در شماره های گذشته مهوش ثابت، آوا هما، سمیرامیس کیا، سونا مقدم، مهدی رضانیا، مریم حفیظی راد، سارا رحیمی، سعید ولدبیگی و نسرین متحده را معرفی کردیم.
این هفته سوسن رشیدی، زنی از عشایر ایران و قهرمان کیک بوکسینگ را به شما معرفی می کنیم.
سوسن (سحر) رشیدی دختر کوچ‌نشین از ایل (زوله) عشایر کرمانشاه، متولد ۱۳۷۱ کرمانشاه است. او ۵ خواهر و ۲ برادر دارد و فرزند دوم خانواده است. خانواده سحر از عشایر دامدار کرمانشاه هستند و او تمام دوران کودکی خود را در ایل زندگی کرده و مدام در حال کوچ بین کرمانشاه و خوزستان بوده. او تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داده و در حال حاضر قهرمان کیک بوکسینگ زنان ایران است.
سحر از زمان مدرسه به ورزش علاقه داشت و قهرمان دوومیدانی مدرسه شد و به مسابقات استانی دعوت شد و توانست رتبه اول را کسب کند.
عاشق ورزش رزمی بود؛ ورزشی که باید در باشگاه ادامه می داد. باشگاه‌ رفتن برای سحر به معنای شکستن تابوی بزرگ ایل بود. می گوید: «توی عشایری بعضی وقت‌ها برای خودم رزمی تمرین می‌کردم. یک چیزهایی از تلویزیون دیده بودم و همان‌ها را تمرین می‌کردم. تابستان ۱۰ سال پیش با دخترخاله‌ا‌م که ورزشکار بود در شهرک پردیس کرمانشاه رفتم باشگاه. وقتی مربی فهمید وضع مالی ام خوب نیست از من شهریه نگرفت. همون ماه اول به سطحی رسیدم که رفتم مسابقات استانی. مربی ام باور نمی‌کرد. رفتم و اول شدم.

Soosan-Rashidi-1Soosan-Rashidi-2 
 Soosan-Rashidi-3Soosan-Rashidi-5
Soosan-Rashidi-4Soosan-Rashidi-7
Soosan-Rashidi-8Soosan-Rashidi-9 
 Soosan-Rashidi-10Soosan-Rashidi-11
پدرم نمی‌دونست من میرم باشگاه. بقیه اعضای خانواده‌م هم اگه می‌فهمیدن با باشگاه‌رفتنم مخالفت می‌کردن. همه توی گوش پدرمو برادرام و عموهام خونده بودن سحر معلوم نیست کجا میره. دروغ میگه. دخترهای شهری گولش می‌زنن. نذارین بره ما عشایریم، غیرت داریم؛ ورزش زشته. صورت خوشی برای یه دختر عشایر نداره که مانتو و شلوار بپوشه بره باشگاه.
پدرم و مادرم تحت‌تأثیر قرار می‌گرفتن و بارها نذاشتن برم حتی یه بار یه هفته توی خونه حبسم کردن… منم آن‌قدر اصرار کردم که آخر بهشون فهموندم من واقعا ورزشو دوست دارم. خیلیا هم تو این راه کمک کردن که خانواده‌مو راضی کنم که ورزش عشق و علاقه منه… تازه بعد از اینکه رفتم مسابقات کشوری مقام آوردم، اون‌وقت بود که پدرم راضی شد ورزشمو ادامه بدم.»
سحر با تمام سختی‌ها از تمرین باز نایستاد، حبس خانگی، طی کردن مسیر سه ساعته برای رسیدن به باشگاه و مشکلات مالی نتوانست جلوی استعداد بی نظیر این دختر را بگیرد و او در اولین مسابقه استانی خود با اینکه تنها یکماه از شروع ورزشش می گذشت مدال طلا گرفت.
سحر به تازگی ازدواج کرده و می گوید همسرش در زمینه ی ورزش از او حمایت می کند.
می گوید: «بزرگ‌ترین آرزوم اینه که در عشایر حتی زیر چادر، بچه‌ها رو جمع کنم و ورزش یادشون بدم چون خیلیاشون زندگی سختی دارن. »
سحر ۱۱ بار قهرمان کیک بوکسینگ کشور شده و اکنون چشم به مدال جهانی دارد.
با آرزوی موفقیت برای “سحر”های ایران.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire