برای اولین بار در افغانستان، تابوتی
بر شانههای زنان برداشته شد. این تابوت بدن سوخته دختر جوانی بود به نام
فرخنده که به اتهام آتش زدن قرآن در یکی از نواحی شلوغ شهر کابل، پایتخت
افغانستان زیر مشت و لگد دهها مرد جان داد و سوختانده شد.
زنان در
کابل مصمم شدند که به هیچ مردی اجازه دست زدن به تابوت فرخنده را ندهند
زیرا به باورشان "مردان حاضر در شاه دو شمشیره" عامل و تماشاچی کشته شدن
فرخنده بودند و برای دفاع از او کاری نکردند.
حرکتی خودجوش و جمعی
دکتر عالمه از فعالان مدنی در کابل میگوید که قتل فرخنده، واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت.
به گفته وی، مفکوره برداشتن تابوت فرخنده از سوی زنان، از پیشنهادات کاربران شبکههای اجتماعی بود.
او
گفت که این پیشنهاد با خانواده فرخنده در میان گذاشته شد و با موافقه و
استقبال آنها، گروهی از زنان از جمله خودش در مراسم تشییع جنازه، تابوت او
را برداشتند. هیچ یک از حاضران در مراسم مخالفتی با آنها نکردند.
_______________________________________
نزدیک
به سی زن از خانه تا قبرستان تابوت فرخنده را همراهی کردند و به نوبت آن
را به یکدیگر سپردند. شماری از مردان دور آنها حلقه زده و دایرهای را برای
محافظت شان ایجاد کردند.
_______________________________________
زنان
کابل در حالی که تابوت را به دوش میکشیدند مسیر ناهموار و نسبتا طولانی
قبرستان را با شعار و فریاد "ما همه فرخنده ایم!" طی کردند.
دکتر
عالمه میگوید: "تمام زنان از ته دل شعار میدادند و بدون ترس و هراس قدم
برمی داشتند. همه با اراده، تصمیم قاطع و همبستگیای که نظیرش را ندیده
بودم، حرکت می کردیم...خستگی احساس نمی کردیم، حتی نفهمیدیم چند دقیقه
تابوت روی شانههای ما بود."
زنان حاضر در مراسم تشییع جنازه فرخنده، در نماز جنازه او نیز در صف آخر ایستادند و با دستان خودشان فرخنده را دفن کردند.
"بخشی از خودم را دفن کردم"
رادا اکبر یکی دیگر از بانوان جوانی است که تابوت فرخنده را روی شانهاش حمل کرده است.
رادا
پس از شنیدن خبر قتل فرخنده، هیچ آرام و قرار نداشته و برای تسلی نسبی
قلبش خواسته در مراسم تشییع اشتراک کند و سهمی در برداشتن تابوتش بگیرد.
می
گوید: "یک حس غریب داشتم. فکر می کردم جنازه انسانیت را دفن می کنم. هنوز
در شوک هستم و فکر میکنم کابوس می بینم...احساس میکردم بخشی از وجود من
در تابوت است و میخواهم خودم را دفن کنم."
رادا گفت غمی که در دل داشت تمام بدنش را بی حس کرده بود و سنگینی تابوت را احساس نکرده اما روز بعد فهمیده شانه اش کبود شده است.
او
میگوید که قتل فرخنده "فاجعه"ای بود که همه را تکان داد و باعث ترس و
وحشت بسیاری ها شد و حالا آنها تنها خواهان تامین عدالت به شکل جدی هستند.
"همه چیز زنانه بود حتی حمایت مردان"
از
بهار سهیلی یکی از زنان جوان دیگر که تابوت فرخنده را در روز مراسم تشییع
جنازه اش به دوش کشیده بود، خواستم با من مصاحبه کند، این پاسخش بود:
"احساس آن روز مرده بود. من هیچ حسی نداشتم. خودم را دفن کردم بعد از این
دیگر چیزی اهمیت ندارد. نه من، نه شما و نه حقی. حالا که قرار است همه به
نحوی بمیریم؛ خوب سکوت مرگ خواهیم کرد!"
او پس از پایان مراسم تشییع
در صفحه فیسبوکش نوشت: "امروز بوی مرد سالاری نمی آمد. همه چیز پاک و زنانه
بود حتی حمایت مردان سوگوار. حضور مردان در کنار سی زن تابوت به دوش، امید
امنیت و عدالت اجتماعی را در دل زنده میکرد. امروز همه برادر و پشتیبان
بودند."
او نوشته که تا به حال کابل را در چنین حال و هوا و زنان کابل را چنین راسخ، یکدست و سوگوار ندیده بود.
بهار
می نویسد "فرخنده تاریخ ساخت. تاریخ جسارت و فریاد زن افغان در طلب
عدالت...خواهران فرخنده او را با عزت و حرمت همراه با مردان کابل به دل خاک
سپردند. امروز کابل بوی آشتی با زن و زنانگی داشت. امروز بوی امنیت و
همدلی داشت. امروز روز فرخنده بود! حالا نوبت دولت افغانستان است که با
پیگیری و مجازات عاملین این قتل گروهی، صداقت خود را در حفظ ناموس کابل به
اثبات برساند."
برداشتن تابوت توسط زنان نه تنها
در افغانستان بلکه در تاریخ اسلام کم نظیر بوده است. شماری از ملاامامان
مساجد پس از این کار توسط زنان، حتی آن را تقبیح هم کردند و یکی از آنها
این حرکت را "بدتر از لت و کوب فرخنده" خواند.
شماری می گویند که این
حرکت زنان افغان الگو برداری از حرکت زنان ترکیه بود که در همین اواخر
تابوت "ازگه جان" را بر دوش انتقال دادند.
اواسط ماه فوریه سال جاری
بود که اُزگهجان اصلان بیست ساله به دلیل مقاومت در برابر یک راننده
مینیبوس که قصد تجاوز به او را داشت، کشته و سپس جسدش آتش زده شد.
قتل او نیز اعتراضات زیادی را به همراه داشت و دهها هزار زن و مرد را به خیابانهای ترکیه کشاند.
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire