دو روی چهره سینمای جمهوری اسلامی
سینمای
دولتی کشور پدر- مردسالار ج.ا. یک قدم دیگر به اسکار نزدیک شد و جایزه ای
دیگر را به همت مافیای ملایان و پول باد آورده نفت نصیب سینمای زن کش خود
کرد، نکته جالب توجه اینست که برای گرفتن جایزه، کارگردان هیچ همراه زنی را
با خود نبرده بود، سیمین را سه طلاقه کرده و دنبال نخود سیاه فرستاده بود
تا از سانسور دفاع کند و بقیه جماعت مونث فیلم را هم حذف و تار و مار کرده
بود.ا
چهره این جایزه بگیری مردانه به همراهی جوان اول فیلم پاپیون زده، پس از ماچ و بوس با آقای ژاپنی،
شخصاً با کراوات بسته و انگلیسی دست و پا شکسته، از راه دور غیاباً از همه محارم خویش یاد کرد و آخرش دست به دامان ملت بردبار ایران شد که وقت جایزه این حضرات مردانه به بخور بخور می روند و وقتی کم می آورند دست به دامان ملت ایران می شوند و ملت ایران هم صبرش زیاد است و عمرش مسلماً از عمر این جمهوری سینمای دروغ بیشتر خواهد بود.
چهره این جایزه بگیری مردانه به همراهی جوان اول فیلم پاپیون زده، پس از ماچ و بوس با آقای ژاپنی،
شخصاً با کراوات بسته و انگلیسی دست و پا شکسته، از راه دور غیاباً از همه محارم خویش یاد کرد و آخرش دست به دامان ملت بردبار ایران شد که وقت جایزه این حضرات مردانه به بخور بخور می روند و وقتی کم می آورند دست به دامان ملت ایران می شوند و ملت ایران هم صبرش زیاد است و عمرش مسلماً از عمر این جمهوری سینمای دروغ بیشتر خواهد بود.
در برابر این چهره مردانه، چهره بی حجاب و عریان گلشیفته است که گرچه
افتخارش به جایزه گیری این حضرات، دارد مشکوکم می کند و حرفهایش ساده
لوحانه به نظر می رسد، چرا که گلشیفته از بازیگری با بازی در فیلم های حزب
الله ستاره شد و تصویر هندی اش در فیلم آبکی عقیدتی «میم مثل مادر» را نمی
توانم با هیچ وایتکس و پاک کننده ای از ذهنم محو کنم، اما گلشیفته بداند که
با این عریانی دری را برای همیشه پشت سر خود بسته است، جمهوری ملایان نمی
بخشد، نه زنان را و نه مردان را.ا
صدرالدین زاهد در اجرای نمایشنامه کالیگولا به کارگردانی آربی اوانسیان لخت مادرزاد شد و این در زمان شاه بود، در زمان انقلاب هر چه کاسه لیسی کرد و به بسیج و امثالهم درس داد و برایشان کلاس تئاتر گذاشت فایده ای نداشت، او را نبخشیدند، آخرش دست از پا درازتر آمد فرانسه تا فعالیت های مدل کارگاه نمایشی خود را ادامه بدهد، گرچه هر چند سال یک بار به ایران می رفت و سعی می کرد ولی بخششی برای این عریانی وجود نداشت.ا
و در صدمین سالگرد تولد برشت، گرچه نه برشت و اندیشه اش را دوست داشت و نه نمایشات برشت مناسبتی داشت، برای فرصت طلبی و کاسه لیسی چپ ها، برشت کار کرد اما باز فکر کرد به مدل کارگاه نمایشی نمایش را به روی صحنه بیاورد و در اردوگاه نازیها، قبل از فرستادن به سوی مرگ، بازیگران را روی صحنه تئاتر لخت کند و نوآوری کند که این بار چپ ها نپسندیدند این مدل را و محلش نگذاشتند
هما روستا، بازیگر تئاتر و سینما چون در فیلمی در زمان شاه شلوارک پوشیده
بود محکوم شد برای بخشیده شدن، در فیلم «از کرخه تا راین» ابراهیم حاتمی
کیا، فیلمنامه نویس و کارگردان سینمای مکتبی بازی کند. یعنی در چهارچوب این
سیستم سینمای قادر تواب ساز، و میزان بخشش و بزرگواری رژیم ملایان و
سینمایش محدودیت هایی دارد، اما گمان نمی کنم در هر حال این واقعه را به
فال نیک بگیرد.ا
سینمای ملایان چه در داخل و چه در خارج از کشور تاکنون موفق شده است چند تن از ستارگان زیبای سینمای جهان را توسط چند کارگردان ایرانی باچادر و محجب به روی پرده بیاورد (ژولیت بینوش با روسری و مونیکا بلوچی در چادر) اما به چه قیمت؟ با پرداخت پول هنگفت و بادآورده نفت؟ این برای تبلیغ حجاب اسلامی اما این تبلیغ حجاب تا چه حد مطابق با سلیقه غربیان خواهد بود؟
در هر حال این عریانی گلشیفته؛ در درجه اول، تف سر بالایی بر آن جایزه مردانه برای جمهوری ملایان و سینمای زن کش اوست.ا
زنده باد آزادی
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire