شهرزادنیوز: 163 میلیون زن چینی در چند سال اخیر ناپدید شدهاند، همه آنان سرگذشتی مشترک داشتهاند، هیچگاه متولد نشدند، به جنینشان امکان رشد داده نشد، زیرا زن بودند و زن یعنی خرج اضافی، یعنی جنس ناخواسته و دردسرآفرین.
مارا هویستندال، روزنامهنگار آمریکایی، در بررسی این موضوع اخیراً کتابی با عنوان "ناپدید شدن زنان- نتیجه انتخاب در کنترل بارداری" انتشار داده که با استقبال جهانی روبرو شده است. او با صرفِ سالها کار بر این موضوع در جهان، توجه جهانیان را به پدیده "زنکشی"ی حاکم بر جهان جلب می کند.
هماکنون در مناطقی از چین عده مردان دو برابر زنان است؛ دختر خرج دارد، جهیزیه می خواهد. بر یک آگهی هندی در همین رابطه نوشته شده: "پرداخت پانصد روپیه برای دستمزد پزشک حالا بهتر از پرداخت پانصدهزار روپیه مخارج تدارک عروسی در چند سال بعد است".
جمعیت دو جنس در جهان تقریباً در تعادل قرار دارد. این موازانه چند سالیست که عامدانه تخریب می شود. برای نمونه؛ خانوادهها در چین ترجیح می دهند فرزند پسر داشته باشند و از آنجا که مجاز به داشتن بیش از یک فرزند نیستند، زن پس از حامله شدن به پزشک رجوع می کند تا با کمک ابزار پزشکی از جنس فرزند باخبر گردد. اگر جنین دختر باشد، به سقطجنین اقدام می کند. در این راستاست که در حال حاضر کشور چین با کمبود 163 میلیون زن مواجه است، رقمی که برابر با کل جمعیتِ زنان آمریکاست.
دخترکشی در بسیاری از کشورهای آسیایی، به ویژه هند، پاکستان و بنگلادش نیز رواج دارد. کشورهای اروپای شرقی، آفریقا و آمریکای لاتین هم با این مشکل روبرو هستند. خانم هویستندال می پرسد؛ چه پیش خواهد آمد در جامعهای که مردان آن زنی برای زندگی نیابند؟ خشونت علیه زنان هماکنون در بسیاری از کشورها امری عادی است. در سالهای بعد موضوع کمبود زن مزید بر علت خواهد شد و جهان خشونت گستردهتری را عیله زنان تجربه خواهد کرد، ازدواج اجباری و تجارت زنان نیز گسترش خواهد یافت. پرسش این است: مردان نسل آینده در چنین جوامعی چه خواهند کرد؟ تأثیر آن بر جهان چه خواهد بود؟
این جهان است که باید برای این سخن عوامانه که "اگر فرزند پسر نداشته باشی، نسل تو از بین خواهد رفت" و در میان مردم این مناطق رواج دارد، در عمل پاسخی شایسته بیابد. غیرقابل تصور است که همین پسران به مهدکودک یا مدرسهای وارد شوند که در آن دختری وجود نداشته باشد. تحصیل هم اگر به پایان برسد، زن زندگی یافت نمی شود. نه تنها در چین، پاکستان، ویتنام، و هند، بلکه در اروپای شرقی، در آلبانی، مونتهنگرو و کوسوو هم وضع چنین است.
معمولاً در برابر هر صد زن در جهان 104 مرد متولد می شوند. هماکنون در ارمنستان در برابر هر صد دختر 120 پسر و در چین در برابر هر صد دختر 176 پسر متولد می شوند. و این دستکاری در طبیعت حاصل رؤیاهای مردان است. مقصر کیست؟ پدر و مادر ناآگاه؟ پزشکی که سقطجنین می کند؟ فرهنگی که مردسالار است؟ حکومتی که سیاست غلط در کنترل جمعیت پیشه می کند؟ کدام یک؟ هرکدام که باشند، نتیجه آن فاجعهایست در راه که نتایج آن از هماکنون آشکار است. برای نمونه حالا چینیها و تایوانیها از ویتنام کالایی به نام زن وارد می کنند، فاحشگان ویتنامی پاسخگوی رؤیاهای جنونآمیز مردان چین هستند. این نتیجهی سیاست نسخه "یک فرزندی" سیاستمداران چین در کنترل جمعیت است.
خانم هویستندال منطقه "سونیگ" چین را نمونه می آورد، جایی که در سال 2007 در برابر هر صد دختر 152 پسر متولد شدهاند. زنی از این منطقه که تا کنون دو بار جنین دختر خود را سقط کرده، به او می گوید: "اگر آدم پسر نداشته باشد، بیچهره می شود".
خانم مارتیا سن، برنده جایزه نوبل در سال 1990، نیز سالها پیش نظر مردم جهان را به این موضوع جلب کرده و اعلام داشته بود که در آیندهای نزدیک جهان صد میلیون زن کم خواهد داشت.
در دهه هفتاد و هشتاد میلادی سازمان ملل برای پیشگیری از انفجار جمعیت جهان، کنترل آن را به کشورهای عضو پیشنهاد کرد. قرصهای ضدبارداری و دیگر شیوههای پیشگیری رواج یافتند. برای سقطجنین در بسیاری از کشورها تحت شرایطی تسهیلاتی فراهم آمد، در همین راستا علم و تکنیک نیز پیشرفت کرد و زمانی فرا رسید که جنس جنین در شکم مادر تشخیص داده شد. در این میان اما سیاست کنترل جمعیت در تعدادی از کشورها به مسیری دیگر افتاد و ابزار پزشکی مورد سوءاستفاده قرار گرفت. نتیجه آنکه: جهانی که به اعمال خشونت بر زنان آگاه شده و علیه ان اقداماتی آغاز کرده بود، اکنون نوعی دیگر از خشونت بر زنان را دارد تجربه می کند. دخترکشی در واقع خشونتی دیگر است که رؤیاهای مردانه برای زنان جهان تدارک دیده است.
"ناپدید شدن زنان" کتابی است که به همین مشکل پرداخته، مشکلی که به جهان بر می گردد، زنگِ خطری که باید آن را جدی گرفت.
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire