امسال در بخش پانورامای برلیناله۱۶ فیلم بلند، ۱۴ فیلم ویژه و ۲۰ مستند درباره موضوعات متفاوت از ۲۹ کشور جهان اکران میشوند. یکی از فیلمهای بحثبرانگیز این بخش با عنوان "یگان ویژه ۲" (Tropa de Elite 2) اکران شد. بخش نخست این فیلم به کارگردانی "ژوزه پادیا" از برزیل در سال ۲۰۰۸ برنده خرس طلایی شده بود.
باید اعتراف کرد که به سختی میتوان موضوعات فیلمهای بخش پانوراما را تحت دو و یا سو محور خلاصه کرد. در این بخش حتا فیلمی به عنوان "بدل شیطان" درباره پسر صدام حسین در دهه نود اکران میشود. در این فیلم "عدی"، پسر صدام همانند پدرش به دنبال یافتن بدلی برای خود است تا زندگی غیراخلاقی و فاسدش بر ملا نشود.
بیشک تحولات فنی در دهه گذشته سبب تسهیل در کار تهیه فیلم شده است. البته در اینجا سخنی درباره کیفیت فیلمها در میان نیست، اما دوربینی کوچک و نرمافزاری برای برش کامپیوتری، شروع مناسبی برای کار به حساب میآید.
بدین لحاظ هر ساله بر تعداد فیلمهایی که به برلیناله فرستاده میشوند، افزوده میشود و کار انتخاب را برای مسئولان هر بخش برلیناله بسیار سخت میکند. با این وجود میتوان به برخی از موضوعات مهم در فیلمهای این بخش اشاره کرد.
چهار فیلم در این بخش به مسئله مهاجرت مربوط میشود. انسانهایی که با امید در پی زندگی بهتری هستند. فساد حکومتی نیز در چندین فیلم پانوراما دنبال میشود.
"!زنان، هنر و انقلاب- تاریخی پنهان"
این مستند با این پرسش ساده آغاز میشود که از مردم عادی میخواهد که نام سه زن هنرمند در دوران معاصر (بویژه در حوزه هنرهای تجسمی) را بر شمارند. شاید کسانی که با هنر سرکار دارند موفق شوند از کسانی نظیر لوئیز بورژوا، کیکی اسمیت، نیکی د سنت فاله یاد کنند، اما معرفی سه زن هنرمند با نظرات فمنیستی کمی مشکل به نظر میرسد.
آیا این ناآگاهی تنها ریشه در بیاطلاعی علاقمندان هنر دارد و یا اینکه ناشی از بیاعتنایی آگاهانهی گالریها و موسسات فرهنگی نسبت به هنرمندان فمینیست است؟ آیا مسئولان هنری، موزهها و گالری بطور سیستماتیک آثار هنرمندان فمینیست را پس نمیزنند؟ و از این طریق هنردوستان را در ناآگاهی و جهل نسبت به این هنرمندان نگاه نمیدارند؟
مستند "!زنان، هنر و انقلاب" با بررسی تاریخ هنر فمینیستی در چهل سال گذشته در آمریکا میکوشد پاسخی نسبتاَ مستدل برای این پرسشها بیابد.
"لین هرشمن لیسون" کارگردان آمریکایی سالهای متمادی بر روی این پروژه کار کرده است، که محصول آن فیلمی مستند، حدود ۸۰ دقیقه شده است. عنوان فیلم "!Women Art Revolution" تا حدودی چند پهلو است، از یک سو به هنر زنان فیمنیست توجه دارد، از سوی دیگر ناظر به انقلاب و تحولی است که زنان هنرمند در دههای گذشته بوجود آوردهاند. البته عنوان فیلم بر تاریخ پنهان این تلاشها نیز تاکید دارد. و علامت تعجب در آغاز عنوان نیز بیانگر اعلام خبری مهم در این زمینه است.
در فیلم تعریفی دقیق از هنر فمینیستی داده نمیشود، اما موضوع محوری مستند کنارگذاشتن آثار زنان هنرمند از موزهها و گالریهاست. فقدان آثار زنان هنرمندان در موزههای مهم آمریکا به لحاظ آماری بسادگی قابل اثبات است، اما مهمتر از آن، امتناع از بحث پیرامون کیفیت این آثار و دلایل عدم پذیرش آنان است.
در فیلم با منتقدان هنری، صاحبان گالریها و مسئولان موزهها کمتر صحبت میشود، اما این افراد متهم به جانبداری و مخالفت با هنر فمینیستی میشوند. البته توجه فیلم به زنان هنرمندان است و دقیقاَ نظرات این زنان نیز بیشتر بازتاب مییابد. شاید با توجه به موضوع محوری این مستند این امر جای شگفتی نداشته باشد.
مخالفت با هنر فمینیستی همیشه نیز زیانآور نبوده است، تنها باید راههای مقابله با آن و استفاده بهینه از این مخالفتها را یافت. گشودن بازار بر روی آثار این هنرمندان نتیجه این مخالفتها نیز بوده است. این تجربهای است که "دختران گوریلی" در سالیان پیش در آمریکا نیز پیمودهاند. مخالفت پیشتر با آثار هنرمندان زن، تاییدی بر تبعیض نسبت به این هنرمندان تلقی شده و از این طریق بر کنجکاویها نیز افزوده شده است.
در این فیلم تناقضات و پیچیدگی آثار زنان هنرمندان و مخالفت با آنها پنهان نمیشود، شاید هم بدین دلیل و بهرغم نگاه بسیار مشخص و سوبژکتیو کارگردان، مستند در هدف خود موفق بوده است.
یکی از محدودیتهای مستند توجه صرف به آثار زنان هنرمند در آمریکا بوده است. در بخشی از فیلم تصاویری نیز از کارهای شیرین نشاط نمایش داده میشود، اما شاید تنها بدین دلیل که در آمریکا نیز این هنرمند ایرانی مطرح بوده است. برخی منتقدان بر این باورند که پیچیدگی آثار زنان هنرمندان و رابطه آن با مولفههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در این مستند غایب است.
مستند زمان طولانی را به گفتوگوها با زنان هنرمند اختصاص داده و از مدت نمایش آثار هنری آنان کاسته است، در حالی که این کمبود به راحتی در فیلم قابل حل است. با همهی نواقص، این مستند گامی در معرفی هنر فمینیستی در آمریکا و بحثهای پیرامون آن برداشته است. اما آنچه که اغلب منتقدان هنری درباره آن هم نظراند، این است که "جنبش هنر فمینیستی" یکی از تاثیرگذارترین جنبشهای هنری در سده بیستم میلادی به شمار میآید.
شهرام اسلامی
تحریریه: فرید وحیدی