mardi 26 mars 2013

مفهوم سازی واژه گونه ( ١٢ )، دکتر آزاده آزاد جامعه شناس

   
ساخت گونه ها در گفتمان های فرهنگی

واژه گان کلیدی:  زبان ، پیام، گفتمان، ذهنیت گونه مند، کنش نمایشی، تقلید مسخره آمیز  گونه (درگdrag)ا

 
گفتمان های فرهنگی (زبان/ گفتمان / پیام) فضای دیگری برای ساخت گونه (زنانگی ها  و مردانگی ها) است.
تناقضات موجود در شخصیت افراد، ما را به مفهوم هویت رهنمود می کند. هویت گونه ای پراکنده و ناپایدار است، چرا که فرد در طول زندگی با گفتمان های مختلفی آشنا میشود. این خود فضای دیگری از ساخت گونه را، که شامل ایدئولوژی ها و ارزش های فرهنگی میشود،  مورد تاکید قرار می دهد.  دراین  فضا ، گونه با پراتیک های نمادینی ساخته میشود که  فراتراز زندگی فردی دوام میآورند.  مردانگی های حماسی موجود دراسطوره ها  (رستم)   یا مردانگی منحرف "کونت دراکولا" و "مارکی دو ساد" نمونه ها یی از این نوع گونه است.
  • زبان
کیفیت دانش و زبان با قدرت توسعه یافته و این درمورد معانی کلماتی که در ارتباط با گونه هستند نیز صدق میکند. آنچه کودکان از بزرگسالان یاد می گیرند و چگونگی یاد گیری شان به اضافه زبان و دانش متعارف که در مدارس و دانشگاه ها تدریس میشود، دارای  قدرت است. قدرت یک نهاد، یک گروه و یا یک فرد، برخی از نظریه ها، مطالب و یا کلمات را با استفاده از شیوه های مختلف قوی تر میکند . افرادی که این نظریات یا کلمات را بکار برده و استفاده از آنها را تشویق می کنند نیز در این قدرت شریک اند.
قدرت از راه ساخت گفتمان های ویژه عمل میکند، و انسان ها  از راه این گفتمان قدرت بعنوان شخص ساخته میشوند .  بطور مثال، طبقه بندی، بطور معمول، منجر به یک روند  حذف کردن شده  و هنجار را با ترسیم آنچه که هنجار نیست و آنچه که "دیگری"ست برقرار میکند. پس از آن، برخی ازهویت ها به حاشیه رانده شده و از منزلت یک شخص محروم میشوند. و این همان  ستم است  که در روان هایمان به  سرکوب بدل میگردد. سیاست زیستی یا بیو- پولیتیک طبقه بندی، استاندارد، و نظارت بر انضباط  برای تطبیق دادن بدن هایمان به هنجارها بکار میرود .(١ )ا
گونه به عنوان یک مقوله، پذیرای نفوذ قدرت شده  و از راه روند تاثیرگذاری، که در آن معانی بی ثبات بر روی بدن "نوشته شده است"، به استحکام خود دست می یابد . گونه سپس از راه تکرار پی در پی کنشهای مستدل و پا برجا، طبیعی جلوه میکند.  بنابراین، هویت های گونه ای ما (مردانگی ها و زنانگی هایمان) و حس درونی خویشتن مان نتیجه کنش های مکرر درون اتحاد قدرت و گفتمان است.
به گفته جودیت باتلر، هویت گونه ای یک نوع نمایشی است که بدن هایمان در باره بدن هایمان ارائه میدهند. این کنش نمایشی آنچه را که مینامد ایجاد کرده  یا  نمایش میدهد، و در نتیجه  قدرت ضروری و ارزشمند گفتمان را می نمایاند.(٢) قدرت گفتمان گونه ای شامل یک کیفیت راهنمایی و آموزش و یک ارزیابی ویژگیهای سیاسی موضوع گونه مند است.
بررسی تقلید مسخره آمیز انواع زنانگی ها (drag) می تواند کیفیت نمایشی گونه را نشان دهد. به ادعای جودیت باتلر، تقلید مسخره آمیز یک رفتار انقلابی است چرا که حفاظت تقسیم دوتائی گونه را  برهم زده،  کیفیت دلخواه و  انتخابی  گونه ها را تاکید کرده، گسستگی را می ستاید، و بنیادهای سیاسی هویت ها را آشکار میسازد . تقلید مسخره آمیز نشان می دهد که ثبات زنانگی ها و مردانگی ها دروغ است : نه گونه از جنس بوجود  می آید و نه جنس از گونه مشتق میشود.ا
کسی که  "درگ" (drag) پوشیده نمونه کاملی است از توانایی تقلید مسخره آمیز در بهم زدن ایده گمراه کننده ثبات گونه ای . عمل درگ پوشیدن یک وارونگی دو گانه را نشان میدهد: درگ می تواند، در آن واحد، به صورت مردی با ظاهر زنانه دیده شود  و یا به شکل زنی که در بدن یک مرد زندانی  است، یا برعکس.
تقلید مسخره آمیز گونه "سیال بودن هویت ها را نشان میدهد که اشاره به نوعی آزاد اندیشی نسبت به راهنمایی دوباره و زمینه مندی دوباره داشته ، و فرهنگ منتقدان درگ پوشی را از  توضیحات ذات گرایانه هویت گونه ای و هژمونیک باز میدارد ." (٣)ا
  • پیام ها
ساخت ذهنیت گونه مند ملزوم بسیاری از سنت های فرهنگی ست.(٤)  ارزشهای فرهنگی مربوط به دختران و پسران، زنان و مردان، از راه پیام های اساسی حاضر در همه جا، و مربوط به پیام های صریح و روشن رسانه ها تولید و حفظ میشود. پیام ها در همه جنبه های تولید، نیروی کار، و بازار تثبیت شده و آنها را تحت تاثیرقرار میدهد . به عنوان مثال، پیام های گذشته و امروزه  بر طرح های لباس تاثیرمیگذارد. این طرح ها از راه رسانه های مختلف،  مد روز و مرسوم میشوند . عوامل متعددی از قبیل طراحی فروشگاه و محیط آن، رویه های نمایش و تبلیغ، میل به محصولات را بوجود  آورده و شکل میدهد.
ارزیابی و ارائه لباس از راه پیغام های راحت و خوب بودن فلان شیوه زندگی، کامل و  مناسب بودنش برای یک جنس و گروه خاص صورت میگیرد . لباس ها پیام گونه ای فرستاده و  تبدیل به عناصر مقوله بندی نوع زنانگی یا مردانگی مشخصی میشود. نظراتی در باره  اینکه کدام مقوله از مردم انواع خاص و سبک های لباس را بپوشند یا نپوشند شکل میگیرد. سپس ، مصرف کنندگان پیام های روی بسته لباس را یا قبول میکنند و یا رد، حتی اگر سبک زندگی شان مانع از توانایی چنین انتخابی باشد. این پیام ها در مورد چیزهائی مانند کفایت، زیبایی و امتیاز است .
ساخت گونه ها به شدت تحت تاثیر پیام های گونه ای قرار دارد.  با این حال، این پیام ها صرفآ جذب نمی شود بلکه ممکن است پذیرفته یا ​​رد شود. (٥)ا
  •  گفتمان ها
گفتمان" باعث می شود که ساخت اجتماعی گونه صورت بگیرد. معنای "ایدئولوژیک" واژه  گونه  را نظریه  فمینیستی  پسا-ساختاری به معنای روابط چند وجهی بین پراتیک اجتماعی، زبان و نیروگذاری عاطفی، تغییر داده است. (٦)ا
مردم بر اساس جنس وگونه با استفاده از زبان مقوله بندی میشوند: زنانه/مردانه، زن/ مرد، پرنس / پرنسس . این مقوله ها  در مورد  اینکه چگونه باید باشند ایجاد انتظاراتی میکند.  بعنوان   مثال، مقوله "دختر" بر انتظارات مشخص گونه ای و اینکه یک دختر چه باید باشد، چه باید بکند، و چه ظاهری باید داشته باشد اثر  میگذارد.
پیکربندی های امیال در روند بسط شان به مقوله ها و پراتیکهای اجتماعی خاصی مربوط میشوند.  بعنوان مثال، لباس برای جدا کردن پسران از دختران در نظر گرفته شده است.
کارکرد نیروگذاری های عاطفی تضمین کردن آنست که پراتیک های اجتماعی"درست" باشد. گفتمان ها یک احساس اینکه چه چیزی درست و عادی است ایجاد می کنند و ممکن است برقرار و پا برجا شده  و از برخی از کسانی که دیگران را  زیر نفوذ  و سلطه خود قرار میدهند پشتیبانی کنند . مثالی از این گفتمان ها، نظریه های فرزند پروری و نظریه های پیاژه  و اریکسون در باره  مراحل رشد است . گفتمان هائی که قدرت اجتماعی یا سیاسی بیشتری دارند، بر بقیه گفتمان ها غالب اند و ممکن است آنها را کم ارزش کنند. چنین قدرت سیاسی می تواند نتیجه  محل زادگاه  نهادین آنها مانند مدارس باشد.
همزمان با آن که افراد بطور پویا گونه خود را بیان میدارند، گفتمان های غالب در درون نهادها و ساختارهای اجتماعی و از راه آنها  پخش شده، نیازها و آرزوها را شکل داده، و برخی از ظواهر و منش ها را عملی تر از بقیه میکنند. (٧) برخی از مردم گزینه های گونه مند خود را بر اساس نفوذ  اجتماعی و میزان گفتمان ها ، قدرت سیاسی مزایائی که این گفتمان ها نشان می دهند و  حق ادعای فردی داشتن اینها ، انتخاب میکنند. 
  •   نتیجه
همانطور که  هلند و  رمضانوگلو میگویند، " تعامل پیچیده ای میان  جسمیت بنیادی، گفتمان مربوط به جنسیت (sexuality) و قدرت نهادینه شده وجوددارد." (٨) به عبارت دیگر، در همان زمان که ما درگیر جسمیت خودمان هستیم، در پراتیک های اجتماعی شرکت میکنیم،  مواضع استدلالی را که در شبکه ای از روابط قدرت با ویژگیهای خاص فرهنگ و زمان خودمان گرفتار شده اند می پذیریم یا رد میکنیم، شرایط  توافق بر سر هویت گونه ای مان بطور مداوم مذاکره می شود.
با تغییرزمینه، رفتارهای گونه مند (gendered conducts) گرایش به تغییردارند. انعطاف پذیری هم بخشی از شکل گیری یک انگاره-به-نفس گونه ای (gendered self-concept) است و هم بخشی از حفاظت آن (٩) . این یک روش انفعالی اوسمز  osmose یا  یک سبک ثابت " بودن"  نیست.  نیازها و خواسته ها می تواند  توسط نیروهای بیرونی  از جمله مقررات و نحوه انتشار گفتمان های غالب در درون و از راه نهادها  و ساختارهای اجتماعی شکل بگیرد. (١٠)ا
امکان این هست که روزی برسد که تنوع رفتارها ، که برای افراد منحصربه فرد و  ابراز نظراتشان مفید است، ارزشمند شود. چنین شرایطی نه چندان با حذف انواع ویژه ای از  زنانگی و مردانگی،  بلکه  با پذیرش انواع متنوع تری که بتواند تجربه و مشاهده شود بوجود میآید . این به معنای کاهش وضع هژمونیک برخی ازانواع گونه ها، بویژه مردانگی های هژمونیک است.
ادامه دارد.
یادداشت ها
  I. Foucault, Michel. 1980.  Power/Knowledge: Selected Interviews and Other Writings 1972-1977, edited by Colin Gordon, Harvester, London
  Ramazanoglu, Caroline (Ed).1993. Up Against Foucault: Explorations of Some Tensions Between Foucault and Feminism. Routledge: London
 II. Butler, Judith & Seyla Benhabib & Drucilla Cornell & Nancy Fraser   (Eds).1995. Feminist contentions: A philosophical exchange. Routledge: New York. P. 134 
III. Clark, M. 1993.  The Great Divide. Gender in the Primary School. Impact Printing:Brunswick.P.81
. IV. Butler, Judith.1997.  "Performative Acts and Gender Constitution: An Essay in Phenomenology and Feminist Theory." in: Katie Conboy, Nadia Medina, Sarah Stanbury (Editors). Writing on the Body: Female Embodiment and Feminist Theory. Columbia University Press: New York. PP.337-38
    V. Cark, Op. cit. P.5
          VI.  Yelland, Nicola .1998. Gender in Early childhood. Routledge: New York. P.159
   VII. Ibid, P.160
 VIII. Ramazanoğlu, Caroline, and Janet Holland. 1993. "Women's Sexuality and Men's Appropriation of Desire." Up against Foucault: Explorations of Some Tensions between Foucault and Feminism. Caroline Ramazanoğlu (Ed). Routledge: New York.  (PP. 239-64.)  P.260
 IX. Fausto-Sterling, Anne. 1992.   Myths of Gender: Biological Theories about Women and men. Basic Books: New York. P.89
10. X. Yelland, Op cit., P. 7
 

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire