vendredi 7 février 2014

نگاهی به پدیده ختنه دختران

نگاهی به پدیده ختنه دختران

پژوهشگر: روناک فرج رحیم

ترجمه: بیژن رنجبر


یادداشت مترجم
سالها پیش با مطالعه کتاب "چهره عریان زن عرب" اثر ارزنده نویسنده و فمینیست شهیر مصری "نوال سعداوی"، با پدیده شنیع و غیرانسانی ختنه دختران در جوامع زیر نفوذ اسلام آشنا شدم. نوال سعداوی در این کتاب به سرنوشت دردناک و تلخ دخترکان معصومی اشاره می کند که همه روزه در جوامع مسلمان، قربانی آداب و سنن وحشیانه اسلامی و فرهنگ عقب مانده برآمدۀ آن از عصر بی ترحم برده داری می گردند، دخترکان بی پناهی که تنها به دلیل نوع جنسیت خود، ضمن فرو خوردن حس حقارت روانی و اجتماعی به اشکال گوناگون در عرصه های متعدد زندگی در این نوع جوامع ناگزیر از تحمل همه نوع شکنجه جسمی و آزار جنسی هستند.
در جوامع اسلامی، همواره زنان پیشاپیش سایر قشرها و گروههای اجتماعی، بایستی به عنوان اولین قربانیان فرهنگ منحط، سنت های ارتجاعی و همچنین قوانین زن ستیز و ضد بشری ملهم از آئین اسلام به حساب آیند. در این جوامع موازین اکید و قوانین مذهبی سختگیرانه ای به منظور کنترل احساسات و رفتارهای جنسی زنان وجود دارد که بایستی علت و ریشه آن را در تقدس اصل مالکیت خصوصی در نگاه فقه و سنت اسلامی و تاکید بر اصل شفافیت تبار میراث خواران ثروتی که از پدر به فرزندان منتقل می گردد ــ که در ضمن دو نقطه الحاق و پیوند اسلام با سرمایه داری نیز هستند ــ جستجو نمود. به همین دلیل اسلام شکل تک شویی خانواده را که در قالب آن یک مرد می تواند همزمان چند زن در اختیار داشته باشد، مورد تاکید قرار می دهد، در حالی که فاقد کمترین بردباری در برابر آن شکل تاریخی از خانواده است که تا قبل از پیدایش نهاد مالکیت خصوصی، در چارچوب آن یک زن قادر بود همزمان چند شوهر اختیار کند.
از همین منظر نیز رواج پدیده شنیع ختنه زنان در جوامع اسلامی با هدف مهار احساسات و کنترل رفتارهای جنسی آنان در چارچوب حفظ و تحکیم اصل مالکیت خصوصی و قوانین مقدس مربوط به آن قابل درک و تبیین خواهد بود.
با این حال تا پیش از برپایی جامعه ای انسانی، فاکتورهایی نظیر افزایش سطح سواد و آموزش عمومی، اطلاع رسانی درباره نتایج زیانبار ختنه دختران، مبارزه با خرافات مذهبی و نیز مقابله با فقر و محرومیت، می توانند به فرآیند کاهش نرخ گرایش به انجام ختنه دختران یاری رسانند.
مطلبی که در ادامه خواهد آمد، خلاصه ای از نتایج یک پژوهش میدانی در حوزه جامعه شناسی خرد است که با استفاده از تکنیک مصاحبه و پرسش نامه، توسط "روناک فرج رحیم"، پژوهشگر و فعال حقوق زنان درباره "پدیده ختنه دختران در کردستان عراق" صورت پذیرفته است.

خلاصه ای از نتایج پژوهش
مطابق با اسناد تاریخی، ختنه دختران به عنوان یک عادت فرهنگی و سنت اجتماعی، متعلق به عصر فراعنه مصر و مصادف با حکومت عبرانیان در آن سرزمین، به منزله نمودی از مذهب یهود ظاهر گشته است. به موازات توالی تاریخ، این رویه توسط یهودیان به شبه جزیره عربستان راه یافت و سپس از آنجا از طریق اسلام به سرزمین هایی که مردمان ساکن در آنها اسلام را به عنوان دین خود پذیرفتند از جمله منطقه کردستان انتقال پیدا کرد.
طبق سنن متداول در کردستان، مسئولیت حفاظت از شرافت خانوادگی وظیفه ای است که تنها از زنان انتظار می رود تا در پاسداری از آن کوشا باشند. به رغم آنکه با زنان همچون بخشی از مایملک مرد رفتار شده و از اینروی در سلسله مراتب اجتماعی از جایگاهی پراحترام و درخور توجه برخوردار نبوده اند، با این حال رسم ختنه دختران در سنت های فرهنگی این منطقه ریشه ندارد. حتی با بررسی متون زرتشتی متعلق به دوره قبل از اسلام، آنگاه که دین زرتشت در میان کردها رواج داشت، هیچ اشاره و نشانه ای دال بر وجود پدیده ختنه دختران در آن دوران مشاهده و یافت نمی شود.
اغلب منابع تاریخی و پژوهش های جامعه شناختی با استناد به فاکتورهای ذیل، بر عدم وجود سنت ختنه دختران در میان جوامع اولیه "کرد" دلالت دارند:
1. با توجه به آب و هوای سرد کردستان، مردم سفید پوست ساکن در آن از درجۀ میل جنسی پائینی برخوردارند. طبق تحقیقات به عمل آمده، میل جنسی در میان جمعیت هایی که پوست تیره دارند بیش از میزان آن در بین سفید پوستان است.
2. مطابق با سنن رایج در جامعه کردستان، ازدواج ها و پیوندهای زناشویی عمدتا در دایره ای بسته از مناسبات درون قبیله ای شکل می پذیرفتند که متضمن اعتماد مستحکم و متقابل طرفین به یکدیگر بود. بنابراین نیازی به انجام ختنه دختران با هدف کنترل احساسات و کنش های جنسی آنان نبود، زیرا ختنه دختران در اساس به قصد کنترل رفتارهای جنسی آنان صورت می پذیرد. در طول تاریخ، فرهنگ و شیوه زندگی اقوام کرد تحت تاثیر سنن و آداب و رسوم اقوام مهاجم، از جمله اعراب که موجبات گسترش اسلام در مناطق کردنشین را فراهم ساختند، دستخوش تحول گردیده است. اعراب ضمن لشکرکشی و تسخیر مناطق کردنشین، مجموعه ای از سنن و عادات فرهنگی خود از جمله سنت ختنه دختران را برای مردم مناطق مذکور، با خویش به همراه آوردند. همپای گسترش اسلام در این مناطق، آداب و رسوم جدید از جمله ختنه دختران در میان کردها نیز رواج یافت، با این حال این پدیده از سوی مردم ساکن در بعضی از نواحی کردستان نظیر "دهوک" مورد پذیرش واقع نشد، بطوریکه آنان در حال حاضر نیز نسبت به کسانی که ختنه دختران را یک سنت کردی می دانند، واکنش منفی نشان می دهند. اهالی این نواحی ضمن اشاره به این موضوع که هیچیک از مادران و نیز مادر بزرگ های آنان هرگز ختنه نشده اند، این ادعا را که ختنه دختران، سنتی برآمده از فرهنگ و آداب و رسوم دیرینه مردم ساکن در مناطق کردستان است، رد می کنند. گروهی از زنان کرد ساکن نواحی مزبور که در ضمن فاقد توانایی خواندن و نوشتن نیز هستند، می گویند: «ختنه دختران سنت ما نیست. چگونه ممکن است دختری را ختنه نمود، در حالی که با این عمل، نگون بخت و در بزرگسالی قادر به برپایی پیوند زناشویی نخواهد بود.» با این حال در منطقه اربیل جایی که طوایف بادینی و سورانی در کنار یکدیگر زندگی می کنند و مواردی از پیوند زناشویی نیز میان آن دو به چشم می خورد، سنت ختنه دختران در میان قبایل سورانی رایج است.
به رغم آنکه پدیده ختنه دختران در اصل سنتی متعلق به اقوام کرد نیست، لیکن با گذشت ایام و به مرور زمان به جزیی از فرهنگ این مردمان بدل شده است، بطوری که اکنون در پیوندی تنگاتنک با عنصر شرافت، یکی از ارکان فرهنگ کردی تعریف می گردد. براساس این فرهنگ، شرافت بطور مستقیم به ارگان های جنسی زنان بستگی دارد تا جایی که حتی گفتگو راجع به آن شرم آور و نکوهیده است، به همین دلیل تلاش می شود تا سنت ختنه دختران پوشیده بماند و اشاره ای به آن نگردد. خیلی از دختران کرد از بابت اذعان به اینکه ختنه شده اند، به شدت شرم دارند.
از هنگامی که مذهب موجبات گسترش ختنه دختران را مهیا نمود، این سنت رنگ و خصلت مذهبی یافته است، بطوری که بسیاری از مسلمانان در این منطقه، به دلیل ترس از عقوبت و مجازات خداوند، اقدام به ختنه دختران خود می نمایند.
ختنه دختران آثار زیانباری برای آنان به همراه دارد. عمل ختنه با بریدن قطعه ای کوچک سه گوش از بالای دستگاه تناسلی انجام می گیرد. این بخش از حساسیت فوق العاده ای برخوردار است زیرا تمام هورمون های لازم در حین پروسه عمل جنسی در آنجا جمع می شوند. از اینروی با جدا کردن این بخش، هورمون های جنسی قادر به تجمع نبوده، لذا پروسه عمل جنسی کامل نمی گردد. بدینسان زنی که در ایام کودکی ختنه شده، قادر به تجربه احساس اقناع در پایان پروسه عمل جنسی نخواهد بود. در واقع این یکی از فاکتورهایی محسوب می گردد که در پس پدیده سرد مزاجی زنان در روابط زناشویی نهفته است.
در مناطق مختلف کردستان، سن ختنه دختران متفاوت است، لیکن بطور معمول بین سنین 3 الی 4 سالگی این عمل صورت می پذیرد. البته طبق گزارشاتی که موجود است در برخی مناطق نیز نوزادان دختر در سنین یک ماهگی و بیشتر ختنه می شوند که بی تردید آثار فوق العاده زیانباری برای آنان در آینده به هنگام ازداوج و در روابط زناشویی ببار می آورد. عمل ختنه بطور معمول در فصل بهار انجام می شود، زیرا اعتقاد بر این است که آثار جراحات ناشی از قطع عضو، در این فصل از سال زودتر بهبود می یابد. اجرای عمل ختنه با هیچ نوع مراسم و تشریفات خاصی همراه نیست، بلکه سعی می شود به صورت مخفی و حتی در بسیاری مواقع بدون اطلاع پدر دختر انجام گیرد. بنا به دو دلیل ذیل عمل ختنه به شکل پوشیده و نهانی صورت می پذیرد:
نخست در فرهنگ مردم این منطقه اشاره به عمل بریدن قطعه ای از دستگاه تناسلی زنان و گفتگو درباره آن شرم آور محسوب می گردد و دوم با توجه به اینکه پزشکان از انجام عمل ختنه خودداری می ورزند، این کار توسط زنان میانسال و بیسواد محلی، به صورت غیرقانونی و پنهانی انجام می گیرد.
در گذشته عمل ختنه دختران در کردستان به وسیله چاقو انجام می شد، اما اکنون و در اغلب موارد از تیغ استفاده می شود. زنانی که عمل ختنه را انجام می دهند به دلیل اینکه بیسواد و از اصول بهداشتی بی اطلاع هستند، نکات بهداشتی را در حین عمل رعایت نمی کنند، بطوریکه ممکن است با یک تیغ، 10 دختر به دست آنان ختنه گردند. به دنبال قطع عضو معمولا برای بهبود آثار جراحت از خاکستر چوب و یا فرو بردن عضو مجروح در آب استفاده می شود که اغلب عفونت های خطرناک و نیز خونریزی های جدی را به دنبال دارد. به علاوه از نقطه نظر بهداشت روانی، دخترانی که ختنه می شوند، در پی آن به نوعی ترس غیرعادی که حتی در سنین بزرگسالی بسیاری از آنان را رها نمی کند، مبتلا می گردند.
مطابق با مطالعه ای که بر روی 40480 زن در کردستان عراق به عمل آمد، تعداد 30324 نفر از آنان ختنه شده بودند که از میان آنان 10352 نفر را دختران بین سنین یک تا شانزده سال تشکیل می دادند. در این میان، 24435 نفر از این زنان اذعان می کردند که بنا به دلایل مذهبی و به عنوان یک سنت، ختنه شده اند که در صورت سرپیچی از آن، از سوی خداوند به خاطر این قصور بخشوده نمی شدند. آنان هم چنین اشاره می کردند در صورتی که یک فرد روحانی آنان را از انجام ختنه نهی مذهبی نماید، ایشان نیز از انجام آن پرهیز خواهد نمود.
یک پزشک متخصص زنان می گوید: «رانیه یکی از مناطقی است که در آنجا عمل ختنه دختران در مقیاس وسیع انجام می پذیرد. بارها دخترانی به اینجا آورده شده اند که به دلیل ختنه و جدا کردن قطعه ای بزرگ از دستگاه تناسلی شان دچار خونریزی شدید بودند. بی شک این مسئله برای سلامتی جسم و نیز بهداشت روانی آنان، آثار مخربی به دنبال دارد، بطوریکه آنان تا سنین بزرگسالی نیز از خون می ترسند.»
لیکن وخیم ترین نتایج پدیده ختنه دختران بطور خاص بعد از ازدواج و تشکیل زندگی زناشویی پدیدار می گردد، بطوریکه 70 الی 80 درصد مشکلات زندگی زناشویی در جامعه کردستان از سرد مزاجی زنان سرچشمه می گیرد که در بعضی موارد نیز به جدایی و طلاق منجر می گردد.
پژوهشگری در دادگستری شهر سلیمانیه می گوید: «70 درصد مشکلات خانوادگی متاثر از مسئله نارسایی های جنسی در روابط زناشویی شکل می گیرند که خود محصول پدیده ختنه زنان، تربیت سنتی کودکان و نیز کمبود آموزش در عرصه تربیت جنسی می باشد.»
بسیاری از زنان علیرغم آنکه خود ختنه شده اند، لیکن حرف زدن درباره این پدیده را شرم آور می دانند، زیرا مطابق با فرهنگ موجود در این منطقه، ارگان های جنسی زنان یکی از موضوعات تابو و گفتگو درباره آن امری شرم آور محسوب می گردد، لذا هرگاه درباره این پدیده با زنان و دختران گفتگو گردد، ضمن آنکه سرخ می شوند صدای خود را آرام کرده، به آهستگی صحبت می کنند، تنها زنانی که خود مجری عمل ختنه هستند بی محابا درباره آن حرف می زنند، زیرا بنابر باورهایشان، آنان با انجام این عمل به جامعه خدمت می کنند.
همه دختران و زنانی که ختنه شده اند، بر تجربه تلخ همراه با احساس ترس و شرم لحظه انجام عمل ختنه تاکید دارند، آنان اذعان می کنند هرگز آن لحظه دردناک در زندگی خود را فراموش نخواهند کرد. در میان این زنان، آنانی که ازدواج کرده اند به اتفاق می گویند، هیچگاه در پایان روابط زناشویی به نقطه اقناع جنسی دست نمی یابند. قابل توجه اینکه شوهران زنانی که در دوران کودکی ختنه شده اند نیز اذعان می کنند، در برقراری روابط زناشویی با همسران خود با مشکلات جدی روبرو هستند.
متاسفانه در بسیاری مواقع، مادران دختران خود را تحت فشار مادران و یا خواهران خویش که عمدتا بیسواد و مذهبی هستند ختنه می کنند. بطور نمونه معلم یک دبیرستان در شهر رانیه می گوید، زیرا فشار مادر خود که زنی بیسواد و مذهبی است، مجبور به ختنه دختر خویش گردید. وجود زنانی که عمل ختنه را انجام می دهند نیز بر تداوم و بقای پدیده ختنه دختران موثر است. بطور نمونه در 15 روستای منطقه "گرمیان" هیچ دختری در پانزده سال گذشته ختنه نشده، زیرا زنی که این عمل را انجام می داد سالیان پیش فوت کرده است.
نمونه تکاندهنده ای که نشان از عمق و گستردگی نفوذ سنت ختنه دختران در فرهنگ و زندگی مردمان این منطقه دارد، واقعه ختنه پنج دختر ساکن روستاهای اربیل و سلیمانیه است که البته توسط مادران خود ختنه نشده بودند. این دختران وقتی اطلاع یافتند که همه دوستانشان ختنه شده اند، در خفا و پنهانی اقدام به ختنه خود نمودند.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire