سیمین بهبهانی؛ سمبل اعتراض و عشق
اشعار اولیه سیمین درکتابهای سهتار شکسته، جایپا، چلچراغ و مرمر، نشان از آشنایی و تسلط او به ادبیات کلاسیک ایران دارد. اشعار او علاوه بر مضامین اجتماعی و به تصویر کشیدن رنج و درد طبقه محروم، صاحب ویژگیِ تازهای است: اعلام موجودیت شاعر بهعنوان زن.
سیمین با جرئت، نیازها و خواهش های زنانگی و انسانی را در شعرش به تصویر می کشد. از دیگر نکات عمدۀ شعرش در همان سالها، به زبان آوردن رنج زنانی است که به علت تعدد زوجات شوهر، گرفتار "رقیب" شده اند. همچنین سیمین با تصویر کردن زندگیِ دردناک زنان روسپی، برخلاف رسم زمانهاش، از آنان دفاع میکند و نشان میدهد این دسته از زنان طرد شده از اجتماع، خود، درمانده و محرومی بیش نیستند.
شعر معاصر ایران، پیش از انقلاب ۵۷، تحت تأثیر تحولات شعری نیما، و شاعران پس از او، و نوآوری های شعر شاملویی، علاقمندان به شعر را به خود جلب کرده بود. اشعاری که به ضرورت تفکرات سیاسی علیه نظام، از نوعی زبان غیرصریح و استعاری سود بُرد که باوجود همه سانسورها، مخاطبان خود را یافته و بهویژه نسل جوان را که با پرسشهائی کاملاً تازه پا بهعرصه حیات اجتماعی- سیاسی میگذاشت، بهخود جذب میکرد. شرکت مستقیم برخی زنان ایرانی در فعالیتهای سیاسی و مخفی علیه رژیم پهلوی، چهره جدیدی از زن ایرانی را بهنمایش میگذاشت.
در چنین فضایی پنجمین دفتر شعر سیمین بهبهانی "رستاخیز" منتشر میشود. سیمین در این دفتر بهتمامی قالب غزل را انتخاب کرده است.
'آینه تمام نمای جهالت'
انقلاب ۵۷ و قبضه شدن قدرت در دست مذهبیون و به روی کار آمدن رژیم اسلامی، و ارزشهای سنتی و مذهبی در قالب قوانین شرع، اشکال جدیدی از روابط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را بهوجود میآورد. ادبیات و بهویژه شعر که در دوره انقلاب از بند سانسور رها شده بود و برای یافتن زبان و بیانی غیرممیزی شده دست بهتجربه میزد، در برخورد با حوادث جدید، سرگشته و بلاتکلیف میماند.در چنین حال و هوایی ششمین دفتر شعر سیمین، "خطی زسرعت و از آتش" حاوی اشعار سالهای ۵۲ تا۶۰، سهسال پس از انقلاب و هفتمین دفتر شعر او "دشت ارژن"، در سال ۶۲منتشر میشوند.
"خطی زسرعت و از آتش" شامل دو دفتر است. دفتر اول تا جمعه سیاه و دفتر دوم از جمعه سیاه. دفتر اول ادامه "رستاخیز" است با این تفاوت که سیمین با زبانی صریحتر و در عینحال منسجمتر رو بهمسائل بیرون از خود دارد.
محتوای جدید، سیمین را بهابداع یا بهقول خودش کشف اوزان جدیدی میکشاند که پیش از او یا در شعر فارسی بهکار نرفتهاند یا بهندرت برخی از شاعران کلاسیک از آن استفاده کردهاند. هرچه در این دفتر بهسالهای انقلاب نزدیکتر میشویم، شعر سیمین، بُراّتر، صریحتر و حتی گاه عصبی میشود. او بیپروای خود در متن زمانه افتاده است.
"تغییراتی که در جامعه بهوجود آمده است شاعر را بهتأمل میکشاند. او تجربه سالهای گذشته را فراموش نکرده است. سیمین سرسپردگی و بیاختیاری سیاستهای وابستهای را که کوششهای نسلی را ندیده گرفت، بهیاد دارد و بهصراحت زبان می گشاید"
کشتار جمعه سیاه، سیمین را که "چون نسیم بهشت برهرکجا که میگذشت، بهمهربانی دستی دری بهرویش گشوده میشد" بهفریاد میکشاند. دفتر دوم "از جمعه سیاه" سراسر بهمسائل حاد سیاسی و اجتماعیِ آن دوره اختصاص دارد. حوادث بیرون چنان او را بهدرد میکشاند که شاعر را که از "کلاله مهر" بود و "جنگ و کینه" نمیدانست وامیدارد تا بهمردم خود خطاب کند: سازش مپسندید با هیچ بهانه / کز خون شهیدان رودی است روانه / ازریشه ببریدآندستکهدر باغ / میکَنْد شکوفه میسوخت جوانه
رخداد دلهرهآور جنگ ایران و عراق حادثه جدیدی در اوضاع آن دوره است و مردمی که هنوز دشمن داخلی را پیش رودارند بهمصاف با دشمن خارجی میکشاند.
شعر سیمین در دوران جنگ آینه تمام نمای جهالت قدرتمندان و رنج و درد محرومان است. و سرانجام شعر "خطی زسرعت و از آتش" که از شاهکارهای ادبیات معاصر فارسی است، برگذشته از همه شور و شعارهای آنی، تصویر کاملی از انسان معاصر در متن عصری خاموش از حیرت و تحسر را نشان می دهد.
سمبلی از اعتراض
شعر سیمین بهبهانی در "دشت ارژن" اگرچه یکسره شهادتی است بر لحظه لحظه حوادث سیاسی و اجتماعی ایران و در اکثر اشعارش، بار همان لغاتی را میبینیم که در ادبیات آن دوره دیده میشود، اما بهدلیل قدرت تخیل و حضور تعابیر و تصاویر جدید، احساس و عاطفهای گرم و دلپذیر، هیچیک از اشعار او نهتنها حالتی شعاری ندارند که از عمق روح و جان شاعر مایه گرفته و بااتکاء برزمینهای عینی بهکلام درمیآیند.نبض شعر سیمین با تپشهای قلب جامعهای میزند که اسیر و دربند است. رنج زیستن در چنین موقعیتی از ذهن و ضمیر زنی آگاه و فرهیخته میگذرد که عشق و مهر را بهودیعه میگذارد. زنی زمینی، مادر وطن.
شعر سیمین در تمام این دوران لحظهای از فردیت او جدا نمیشود. خواننده، مسائل سیاسی و اجتماعی را از دریچه نگاه و برداشت شاعر مرور میکند. شعر او گرچه تاریخ نسل معاصر است اما دست زنی مهرورز، مادری آگاه و یکدل و انسانی خلاق، آن را رقم زده است.
بخش اول کتاب "دشت ارژن" شامل شانزده شعر بهنام کولیواره است. هرچند بهگفته سیمین، کولیوارهها "واسطهای برای پیوند خود و آن "من" سالیان پیش است" اما در مجموع تصویری از همه زنان ایرانی است.
"شعر سیمین در دوران جنگ آینه تمام نمای جهالت قدرتمندان و رنج و درد محرومان است. و سرانجام شعر "خطی زسرعت و از آتش" که از شاهکارهای ادبیات معاصر فارسی است، برگذشته از همه شور و شعارهای آنی، تصویر کاملی از انسان معاصر در متن عصری خاموش از حیرت و تحسر را نشان می دهد"
هرچند سیمین در وزن شعر کلاسیک دست بهنوآوری میزند، اما شعر او بهلحاظ صوری، همچنان ریشه در شعر کلاسیک ایران دارد. بهنظر من نوآوریِ واقعی سیمین، تحولی است که در نگاه، دریافت و تجربه وهمراه آن زبان و بیان شعریِ او رخ داده است.
شاید تغییر محتوای شعرش در ذات خود، ضرورت تغییر اوزان متداول غزل را طلب میکرد و شاعر را وامیداشت تا بهاختراع یا کشف اوزان جدید دست بزند.
به هر روی مضمون و محتوای شعر سیمین به گونه ای عرضه می شود که دیگر وزن و قافیه اموری عَرَضی برشعر او نیستند. جوهر شعر آنچنان در کار او قوی است که نهوزن بهگوش میآید و نهقافیه بهچشم.
سیمین بهبهانی خودش و شعرش بصورت سمبلی از اعتراض، مقاومت، سازش ناپذیری و عشق درآمده است.
* مجید نفیسی ، شاملو و سیمین بهبهانی را شاعران ملی معاصر خوانده است.
**لقبی است که علیمحمد حقشناس، به سیمین داده بود.
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire