کنُش نمادین دختر خیابان انقلاب در یکی از روزهای آغازین دی ماه ۱۳۹۶، گرچه در سکوت صورت گرفت، پژواکِ فریاد اعتراض مادران و مادربزرگان آن دختر دلیر بوده است به فرمان حجاب اجباری آیتالله خمینی. آن زنان روز ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ به خیابانها ریختند، در میدان انقلاب به هم پیوستند و خیزشی درانداختند که شش روز ادامه داشت، وجدانهای بیدار را همراه ساخت و در تاریخ پیکار دموکراتیک مردمان ما جایگاهی بلند یافت. چند و چون آن خیزش که آزادی پوشش را بر تارک خود نشاند، از نسل امروزین دختران ایران پنهان مانده است که اینک برخاستهاند و دلاورانه حجاب از سر برگرفتهاند. جمهوری اسلامی تاکنون توانسته است پیوستگی پیکار چند نسل از زنان دگراندیش و دگرخواه را سر به سر بگسلد. از این روست که شش روز خیزش را در اختیار عصر نو گذاشتیم؛ با این امید که جان بخشیدن به حافظهی تاریخی و برنمودن فراز و فرود آن فریاد فروخفته، رهتوشهای شود برای نافرمانان و رهروان آزادی و کرامت انسانی.
شش روز خیزش برگرفته از کتاب تولدی دیگراست ( خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷، دفتر اول) که به همیاری و همکاری مهناز متین فراهم آمد، در سال ۱۳۹۲.
ن.م
۱۶ بهمن ۱۳۹۶ /۵ فوریه ۲۰۱۸
شش روز خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷
ناصر مهاجر
(۱)
بيم و نگرانى زنان و دختران متجدد شهرى، به ويژه زنان كارمند و حقوق بگير دولت نسبت به جايگاهشان در جامعهى بر سر دو راهى ايران انقلابى، از نيمروز چهارشنبه ١٦ اسفند ١٣٥٧ بُعد تازهاى مىيابد. سرنوشتههاى صفحهى اول كيهان و اطلاعات، سببساز نگرانى و بيم هر دم فزایندهاند.
اطلاعات: نظر امام دربارهى حجاب زنان: كاركردن زنان در ادارات ممنوع نيست، اما بايد با حجاب اسلامى باشند.[۱]
كيهان: امام خمينى: زنها بايد با حجاب به وزراتخانه بروند.[۲]
شرح خبر كيهان در صفحهى سوم روزنامه، حكايت از آن دارد كه آيتالله خمينى در سخنرانى روز پيش، سهشنبه ١٥ اسفند ١٣٥٧، مهندس مهدى بازرگان را سخت مورد عتاب و خطاب قرار داده و او را كه پيشتر تهديد كرده بود از نخستوزيرى كناره مىگيرد، «ضعيف» خوانده و از او خواسته «تحت تاثير واقع» نشود و «انقلابى» عمل كند. از موارد چند گانهى انتقادِ آيتالله به نخستوزير برگزيدهاش كه تندروىها و خودسرىهاى كميتههاى امام را «خطر عظيم براى امنيت و آسايش و بقا و حيات مملكت و براى انقلاب» خوانده بود، يكى هم مسئلهى حجابِ زنانِ كارمند وزارتخانهها است.[۳] آيتالله خمينى در سخنرانى سهشنبه كه در مدرسهى فيضيهى قم انجام شد و در «اجتماع علما و طلاب»، يك باره چهره گشاد و بانگ برآورد:
«آنطورى كه براى من نقل مىكنند [وزارتخانهها] باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. در وزارتخانهى اسلامى نبايد معصيت بشود. در وزارتخانهى اسلامى نبايد زنها لخت بيايند. زنها بروند، اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند كار كنند، ليكن با حجاب شرعى باشند. در حفظ جهاتِ شرعى باشند.»[۴]
شرح خبر روزنامهى اطلاعات بسى هولناكتر است. در صفحهى دوم آن روزنامه، زير عنوان «دستور امام دربارهى حجاب اسلامى» آمده است:
«امام خمينى ضمن سخنانى بعد از ظهر ديروز در مدرسه فيضيه، خطاب به طلاب امور دينى فرمودند: زنهاى اسلامى عروسك نيستند. زنهاى اسلامى بايد با حجاب بيرون بيايند؛ نه اينكه خودشان را بزك كنند».[۵] چنين مىنمايد كه روزنامهی اطلاعات در آن سخنرانى خبرنگار نداشت، چه پس از جملهى پيشگفته، نوشته شده است:
…» زنها مىتوانند در كارهاى اجتماعى شركت كنند، ولى با حجاب اسلامى.»[۶]
نخستين بار بود كه آيتالله خمينى نيمهى ديگر جامعه را چنين اهانتآميز مورد خطاب قرار مىداد. با اين تغيير لحن ناگهانى نسبت به زنان، براى نخستين بار شعار يا روسرى يا توسرى سر داده مىشود؛ در نيمروز چهارشنبه ١٦ اسفند و در خيابانهاى مركزى تهران.[۷] تا پيش از آن سخنرانى، قشريون شيعى، زنان سر باز و آراسته را از منكر نهى كرده و ناسزا گفته بودند، اما جرئت نكرده بودند به آنها پرخاش كنند و بتوپند كه: بايد حجاب بر سركشيد؛ ورنه توسرىست كه نثارتان مىشود! اينك اما آزار و اذيت زنان تكليف شرعى شده بود. «گروههاى مردان در كمين زنانى كه موهاىشان آزاد است و گردن و ساق پاهاىشان آشكار، خيابانهاى تهران را درمىنوردند».[۸] و مأموران كميته كه از بام تا شام در خيابانها پرسه مىزنند، وظيفهى خود مىدانند كه به زنان گوشزد كنند كه رعايت حجاب اسلامى واجب است! مشكل اين است كه هنوز از اقتدار و اختيار لازم برخوردار نيستند كه ارادهشان را به اجرا بگذارند. مردم هم كه تازه سه هفته پيشتر يكى از قدرتمندترين ديكتاتورىهاى جهان را به زير كشيده بودند، به سادگى زير بار زور نمىرفتند. خود را صاحبِ اختيار مىدانند و نيز صاحب انقلاب. انقلابى كه در سرآغاز فصلى نوين از پويش خود قرار دارد و در آستانهى پىريزى نظمى نوين.
زنان متجدد در آن شبِ چهارشنبه ١٦ اسفند به تكاپو مىافتند. تهمت و توهين خمينى و كر و فر مريدانش آنها را خشمگين ساخته است. براى آزادى و احترام به شأن آدمى در جنبش ضد ديكتاتورى شاه شركت كرده بودند و زمينههاى پيروزى انقلاب را هموار ساخته بودند و اينك مىديدند خودكامهى ديگرى، اين بار در جامهى يك روحانى، به خود اجازه مىدهد به آنها بگويد چه بپوشند و چگونه در فضاى همگانى نمايان شوند. سياسىترينها از خود مىپرسيدند: چيست كه آيتالله، يك روز به ستايش و سپاس از زن برمىآيد و با احترام فراوان از ما سخن مىگويد و ديگر روز با اهانت و بىاحترامى از ما ياد مىكند و با دشنام و درشتى؟! اين زنان به سخنرانى يكشنبه، ١٣ اسفند خمينى اشاره داشتند كه در مدرسه فيضیه و در برابر هزاران تن از زنان شهرستان قم از «پيشقدمى زنان دلير در پيروزى» انقلاب گفته بود؛ از اينكه «زنان حق بيشترى نسبت به مردان» در نهضت داشتهاند؛ از اينكه «زن بايد در مقدرات اساسى مملكت و... سرنوشت خويش دخالت داشته باشد» و اينكه «اسلام زن را مثل مرد در همهى شئون دخالت مىدهد».[۹] خمينى در آن سخنرانى حتا از زنان خواسته بود كه:
«... همانگونه كه در نهضت نقش اساسى داشتهايد و سهيم بودهايد، اكنون هم باز بايد در پيروزى سهيم باشيد و فراموش نكنيد كه هر موقع كه اقتضا كند، نهضت كنيد، قيام كنيد، مملكت از خود شماست»[۱۰]
چه بسا به خاطر اين بىگدار به آبزدن و تند رفتن بود و نيز دلنگرانى نسبت به پىآيند سخنانش نزد روحانيان سنتگرا، كه پس از ٤٨ ساعت تغيير لحن مىدهد و در يك چرخش صد و هشتاد درجهاى در «اجتماع آقايان علما و طلاب»، به زنان امر مىكند در «وزارتخانههاى اسلامى لخت» نمايان نشوند و «با حجاب باشند» و در «حفظ جهات شرعى» بكوشند.
هرچه بود سكوت در برابر اين گفتهها جايز نبود. به رغم اما و اگرهايى كه نسبت به آيتالله خمينى وجود داشت، جنب و جوش زنان متجدد آغاز مىگردد. شبكهى ارتباطاتِ زنانهاى را كه در جريان انقلاب به وجود آورده بودند، باز به راه مىاندازند و از اين رهگذر به گوش يكديگر مىرسانند كه بايد صداى اعتراض سر دهند و پنجشنبه به خيابان بيايند. به غريزه حس مىكنند كه سر فرود آوردن در برابر واپسگرايان شيعى، به معناى كژروى انقلاب است و پاگيرى استبدادى دينى.
جُنب و جوش زنان از چشم گردانندگان صداى انقلاب اسلامى پنهان نمىماند. آنها كه خبر داشتند فردا پنجشنبه ٨ مارس است و گروههاى چپگرا در دانشگاه تهران، اين كانون مهم اعتراض، به مناسبتِ اين روز برنامهها گذاشتهاند و احتمال بروز ناآرامىها مىرود، همان شب، دلواپس و آسيمهسر با «دفتر امام» تماس مىگيرند تا مگر حضرات تدبيرى بينديشند و با "توضيحاتى" به دلجويى از زنان بىحجاب برآيند و نگرانى و خشمشان را فرو نشانند. پرسش خبرنگار آن رسانه، از داماد آيتالله بسى گوياست.
«امروز پيرو پيام امام كه فرموده بودند فردا بايد بانوان با حجاب اسلامى در وزارتخانهها حاضر شوند، متاسفانه عدهاى تندرو با شدت عمل از بانوان بىحجاب و اقليتهاى مذهبى خواستهاند كه از فردا حتما بايد چادر سرشان كنند، والا با شدت عمل مردم مواجه مىشوند. خواهشمند است بفرمایيد نظر امام به اين شديدى بوده و يا اينكه اصولا ايشان نظر ديگرى داشتند؟»[۱۱]
به اين پرسش پُرمعنا، حجتالاسلام اشراقى، چنين پاسخ مىدهد:
«من اميدوارم كه اين حرف درست نباشد كه با شدت عمل مردم بخواهند نهى از منكر كنند. اما آنچه خواستِ امام است اين است خلاصه بايد حجاب اسلامى رواج پيدا كند و مملكت اسلامىست و ما جمهورى اسلامى را داريم پايهگذارى مىكنيم. بايد قوانين اسلامى مو به مو، به قدر امكان اجرا بشود. البته در سطح مقدارى از خانهها، ادارات، حتا دانشگاه، مدارس، دبيرستانها بايد توجيه بشود كه خانمها رعايت حجاب اسلامى را بكنند و معناى حجاب اسلامى هم چادر نيست. چادر... البته بهتر خانمها را مىپوشاند. مواضع زينت را هم بپوشانند؛ چون حجاب يكى از ضروريات دين اسلام است... لازم نيست كه حتما چادر باشد... به شكل ديگرى هم باشد براى طرز كارشان، نوع كارشان، لباسهاى ديگرى كه باز حجاب اسلامى به حساب مىآيد، آن هم كافىست... آقا نظر مباركشان اين است كه در سطح كشور همه جا حجاب اسلامى رواج يابد... ولى مردم هم نبايد هرج و مرج ايجاد كنند و بايد در نهى از منكر، منكر را با منكر ديگرى دفع نكرد... منكر را بايد با روش مسالمتآميز دفع كرد... اول مسئله موعظه، نصيحت است. تذكر است... استدعا كنند... از خانمها حتىالمقدور رعايت حجاب اسلامى را بكنند. اما اگر توهينى پيش بيايد يا جسارتى به خانمها بشود... از نظر اسلام محكوم است... از طرف ديگر خانمها هم بايد اين حكم اسلامى را خودشان اجرا كنند... ما خونها داديم براى اسلام و بايد اسلام را حتىالمقدور پيش ببريم... و اميدواريم شما هم در راديو تشويق كنيد مردم را به رعايت حجاب اسلامى... و من ديدهام كه آقاى قطبزاده خوب كوشش دارد و سعى و كوشش ايشان مورد تشويق و تقدير است.»[۱۲]
با همين يك پرسش و يك پاسخ، هرگونه شُبههاى نسبت به چند و چون گفتههاى آيتالله خمينى در سه شنبه ١٥ اسفند از ميان مىرود و مسجل مىشود آنچه در آن روز به زبان آورده؛ لغزش سخن نبوده، بلكه اعتقاد راسخاش است نسبت به حجاب اسلامى همچون يكى از احكام و موازين دين مبُين. اين پرسش و پاسخ، چهارشنبه شب پخش نشد؛ در اخبار ساعت هفتِ صبح پنجشنبه صداى انقلاب اسلامى، پخش شد. چهارشنبه شب اما سيماى انقلاب اسلامى از سوى جامعهى نوظهور زنان انقلاب اسلامى خبرى پخش كرد؛ به اين شرح:
«اين جمعيت فردا روز ١٧ اسفند را يك رهآورد استعمارى و غربى مىداند و اعلام مىكند كليه زنانى كه در مراسم مربوط به اين روز در دانشگاه و هرجاى ديگرى شركت كنند، غير مسلمانند.»[۱۳]
گويندهى اين خبر بهتانگيز، چهرهى پرآوازه تلويزيون زمان شاه، مريم رياضىست كه براى نخستين بار با حجاب اسلامى بر پرده تلويزيون پديدار مىشود تا براى نخستين بار به گوش همگان برساند كه ٨ مارس يك سنت غربى و استعمارىست! تا آن روز كلامى در تخطئهى اين روز گفته نشده بود؛ با اينكه از آغاز اسفند تبليغات براى بزرگداشت اين روز چشمگير بود، به ويژه از سوى گروههاى زنان وابسته به سازمانهاى چپگرا. روزنامهها نيز، از جمله آيندگان و اطلاعات و كيهان از نوشتن دربارهى تاريخچهى اين روز بينالمللى و رزم زن ايرانى عليه استبداد، نابرابرى و مناسبات پدرشاهى دريغ نورزيده بودند؛ حتا از بازتاباندن روز و ساعت برنامههاى گروههاى زنان.
ادامه دارد
________
[۱] اطلاعات، چهارشنبه١٦ اسفند ١٣٥٧
[۲] كيهان، چهارشنبه ١٦ اسفند ١٣٥٧
[۳] كيهان، پنجشنبه ١٠ اسفند ١٣٥٧
[۴] پيشين
[۵] اطلاعات، چهارشنبه ١٦ اسفند ١٣٥٧
[۶] اطلاعات، ١٦ اسفند ١٣٥٧. گفتنىست كه گزارش اطلاعات دقيق نيست و حتا نادرست است. آيتالله خمينى در آن سخنرانى نه از مبل و پردههاى وزارتخانهها سخن گفت و نه از "بزك" و "كارهاى اجتماعى" زنان. متن كامل آن سخنرانى در آيندگان روز ١٧ اسفند ١٣٥٧ آمده است و متن فشرده، در كيهان ١٦ اسفند ١٣٥٧.
[۷] ليبراسيون، ٩ مارس ١٩٧٩
[۸] پيشين
[۹] كيهان، ١٥ اسفند ١٣٥٧
[۱۰] پيشين
[۱۱] اطلاعات، ١٧ اسفند ١٣٥٧
[۱۲] پيشين
[۱۳] آيندگان، ٢١ اسفند ١٣٥٧
برگرفته از سایت عصرنو
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire