به نظر من ترس از به قدرت رسیدن بنیادگرایان در مصر، ترس بیجایی نیست. این به این معنی نیست که آدم نباید خواهان تغییرات اساسی در مصر باشد، بلکه به این معنی ست که باید محتاط باشد و این خطر را نادیده نگیرد.
در زمان انقلاب 57 هم اکثریت روشنفکران ایرانی و خارجی فکر میکردند در ایران حکومتی روی کار خواهد آمد که آزادی و عدالت را با خود به ارمغان میاورد. با اینکه بسیاری از آنان می دیدند که اسلامگرایان نیروی غالب بر جنبش اعتراضی هستند، ولی خطر آن را حس نمیکردند. بسیاری از آنان بعد از روی کار آمدن خمینی هم هنوز این خوش بینی را حفظ کرده بودند تا آنکه سرکوب شدید مردم و جنایات رژیم به جایی رسید که دیگر حتی برای ساده لوح ترین افراد هم جایی برای خوش بینی نمی گذاشت.
خود خانم نوال السعداوی از کسانی بود که از حکومت اسلامیون در ایران دفاع میکرد و فکر میکرد آنها در ایران آزادی و عدالت را برقرار خواهند کرد. این طرز تفکر خوشبینانه ی ایشان و دفاع شان از حکومت اسلامی ایران را می توانید در مقدمه کتاب "چهره عریان زن عرب" که در نخستین سال به حکومت رسیدن خمینی منتشر شده، ببینید.
البته ایشان به احتمال خیلی زیاد بعد از تجربه جمهوری اسلامی دیگر به دنبال اسلامیون نخواهد افتاد، ولی متاسفانه هنوز هم آن خوش بینی کودکانه خود را حفظ کرده و خطری که از سمت اسلامیون مصر را تهدید میکند، درک نکرده است.
طرز تفکر کودکانه ی ایشان در سراسر مصاحبه مشهود است. اینکه این اعتراضات هنوز خودجوش است و معترضین رهبری نمیشوند، به این معنی نیست که به زودی جریانی پیدا نشود که بخواهد رهبری معترضین را به عهده بگیرد. این اتفاق به طور حتم خواهد افتاد. فقط می توان آرزو کرد که اخوان المسلمین نتوانند رهبری اعتراضات را به عهده بگیرند و یا نقش کمرنگی در آینده ی مصر داشته باشند.
برگرفته از وبلاگ آزاده سپهری