عریان میشوم، اعتراض میکنم، تو را به چالش میکشم
روز هشتم مارس در پاریس چندین زن
از کشورهای مختلف خاورمیانه و شمال افریقا به خاطر آنچه حمایت از حقوق
زنان در این مناطقه خواندند عریان شدند. در این میان دو زن ایرانی نیز حضور
داشتند خانم مریم نمازی و سولماز وکیلپور.
اعتراض برهنگی شوونیست ها را از مخفیگاهشان بیرون میکشد
خانم مریم نمازی در رابطه با «اعتراض برهنگی» میگوید:
من زنی 47 ساله و آتئیست هستم که چندین ده فعال حقوق پناهندگی، حقوق زنان و حقوق مدنی بوده ام در این زمینه در راس چند ان جی او و کمپین های فراوانی بوده ام. همینطور برنده جایزه سکولاریست سال در سال 2005 شدم.
من مدتی است که فعال «اعتراض برهنگی» هستم. دو سال پیش هم تقویم «انقلابیون برهنه» را منتشر کردم که از علیا ماجده حمایت کنم. خیلی خوشحال شدم که امسال در برنامه اعتراضی ما در مقابل موزه لور، هم عالیه و هم امینه از فمن های سابق تونس که به خاطر عریان شدن در کشورش تهدید شده بود با من بودند.
البته این اعتراض ربطی به گروه فمن ها نداشت. یک سری از افراد مانند
عالیه و امنیه قبلا عضو فمن بوده اند. من به همراه این دو خانم و سولماز
وکیلپور که آتیست بودیم این برنامه را با پیشنهاد مشترک خودمان برپا کردیم.
خانم مریم راسل نیز شرکت کردند که ایشان خودشان را همچنان مسلمان میدانند.
در جلوی موزه لوور مردم بسیار با صوت و دست زدن ما را تشویق میکردند.
اما واکنش پلیس خشن بود. اول ما را محاصره کردند، بعد به رسانه ها و مردم
گفتند دیگر عکس نگیرید و سپس مارا هل دادند و به این طرف آن طرف کشیدند و
به صورت جدا جدا داخل ماشین هایی انداختند و به مرکز پلیس بردند و چند
ساعتی بعد آزاد کردند.
به نظرم این اقدام ما اهمیت زیادی دارد چون اسلام سیاسی میخواهد زن ها
را محو کند، نمیخواهد زن ها حرف بزنند، میخواهند زن ها همه به زیر چادر و
برقع بروند.
البته این نکته ناگفته نماند که من بین مسلمانان و اسلام سیاسی فرق
میگذارم. به نظرم مسلمانانی هم هستند که مدافع حقوق زنان هستند، پدر و مادر
من مذهبی هستند اما انسان های خوبی هستند. همانطور که مسلمان خوب داریم،
آتیست بد هم داریم. مشکل من اسلامی سیاسی است. مذهب امری شخصی است اما وقتی
وارد آموزش و پرورش و سیاست میشود، مشکل ساز میشود.
البته همانطور که گفتم من آتئیست هستم و اساسا با مذهب چه اسلام و چه هر مذهب دیگری مشکل دارم.
نکته جالب در مورد اعتراض برهنگی این است که همانطور که برای بسیاری
خشم برانگیز است اما از سوی دیگر بسیاری دیگر را نیز خوشحال میکند. آدم
هایی هستند که از زن ها خوششان نمی آید و یا به حقوق آنها اعتنایی ندارند
اما واضح نیست، در واکنش به اعتراض برهنگی تنفرشان واضح میشود. در واقع
اعتراض برهنگی شوونیست ها را از مخفیگاهشان بیرون میکشد.
البته این امکان وجود دارد که فردی طرفدار حقوق زنان باشد و فردی
پیشرویی باشد اما با شکل اعتراض ما مشکل داشته باشد. اما بحث من این است که
خیلی از کارهایی که در تاریخ انجام شده، تابو شکن بوده و برای بسیار
ناراحت کننده بوده است. در طول تاریخ همیشه جنبش هایی تغییر واقعی ایجاد
کردند که تاکتیک های رادیکال به کار بردند و در زمانشان ناهنجار شناخته
شدند.
در این چند سالی که در زمینه اعتراض برهنگی فعال هستم در ابتدا از
میزان حمایت تعجب کردم. انتظار آن همه حمایت را نداشتم. نکته مهم این است
که بسیاری از انسان ها به سطحی از برهنگی که فیلم ها و عکس ها و ... واکنشی
نشان نمیدهند. اما وقتی برهنگی پشتش فکر و هدف میرود به آن واکنش نشان
میدهند.
اعتراض برهنگی از نظر من هم میخواهد بگوید که عریان شدن برای زنان یک
حق است چرا که بدن انسان عیب نیست منفور نیست. بدن من ناموس پدر و شوهر و
ملت و کشورم نیست.
از سوی دیگر اعتراض توسط برهنگی، به عنوان یک شیوه برای جلب توجه و
رساندن پیام به دیگران از آن استفاده میشود. در واقع اعتراضی است برای
مواجهه با جریان ضد زنی که آن را سنگسار میکند، میگوید تو نصف مردی و
میخواهد او را محو کند. اعتراض برهنگی مقابله با توحش است.
خیلی ها در ایران، خاورمیانه و افریقای شمالی جانشان از وضعیت، از
قوانین مذهبی و شریعت به تنگ آمده میخواهند که زندگی آزاد و برابری داشته
باشند. اما امکان اعتراض ندارند زمانی که ما تقویم عریانی را منتشر کردیم
بسیاری از ایران با چهره های پوشانده تصاویر خودشان را برای ما ارسال
کردند.
حق عریان شدن یعنی اینکه من را به عنوان یک انسان ببینید. این
برمیگردد به اساس زن بودن، به اساس برابری زن و مرد که حتی در خود غرب هم
با آن مشکل وجود دارد. مثلا یک مرد میتواند با بالا تنه لخت برود در ساحل
من به عنوان زن نمیتوانم. این که زن را به عنوان یک انسان و جدا از تنش
نگاه کنن و حقوق برابر با مرد داشته باشد مسیله ای است که مبتلا به یک زن
کارگر تا طبقات دیگر هم میشود. اساسا سرکوب زنان برمیگردد به بدن آنها،
جداسازی حجاب و ... دیگر ما اعتراضمان به این است.
برخی میگویند که این شیوه اعتراضی ما به بهانه ای برای سرکوب بیشتر
فعالان زن در ایران بدل میشود، من چند دهه است که فعال سیاسی هستم. بچه
نیستم. به اعدام ها اعتراض کنی، اعدام ها بیشتر میشود، علیه سنگسار اقدام
کنی، سنگسارها بیشتر میشود، به حجاب اعتراض کنی، فشار برای حجاب بیشتر
میشود. جنایت ها و اقدامات مرتکبین آن را نباید به گردن من که معترض هستم
انداخت. مسوولیت این اقدامات با کسانی است که دست به آن میزنند. شاید از
تاکتیک مبارزاتی من خوشتان نمی آیند اما باید بگویم از ابتدای تاریخ تمام
کسانی که برای حقشان مبارزه میکردند کسانی بوده اند که از تاکتیک های
مبارزاتی آنها خوششان نمی آمده است.
از نظر من اعتراض برهنگی آنتی تز فرهنگ جمهوری اسلامی است. اگر کسانی
هستند که خوششان نمی آیند تعداد بسیار زیادی هم هستند که خوششان می آید. من
هم همه را نمایندگی نمیکنم. هر کسی بخشی از جامعه را نمایندگی میکند.
کسانی که از اعتراض برهنگی دفاع میکنند بخش پیشرو جنبش رهایی زن هستند و به
نظر من هر سال این مسیله نرمالتر به نظر خواهد آمد.
اینها تن زن ها را تبديل به سوژه اي تبعيض آميز مي كنند
مهرنوش فعال حقوق زنان در ایران است او در زمینه اعتراض به شیوه برهنگی میگوید:
به نظرم اين شيوه اعتراض، از چند جهت قابل نقد است. يك وجه ماجرا اين
است که شيوه برگزيده شده به جاي كمك به بيان موضوع، اصل موضوع اعتراض را در
حاشيه قرار مي دهد.
معترضین نیز اکثرا از کشورهای خاورمیانه هستند. در نتیجه هدف آنها
فراتر از یک اعتراض کلی متوجه موانع در وطنشان و زیست انسانی زنان در
کشورشان است. بنابر این، توقع میرود که شیوه اعتراضی، خود به مانعی برای
شنیده شدن آن اعتراض در کشورهای مذکور بدل نشود.
در حالی است که در بین مخاطبان ایرانی شکل اعتراض بیش از موضوع آن مورد توجه قرار گرفت.
نکته دیگر اینکه برهنه بودن و یا برهنه نبودن مسیله اصلی مواجهه با اسلام سیاسی نیست.
مگر اينكه معترضان بخواهند آن را در سطح خواسته هاي زنان قرار بدهند
كه خب من در ميان اغلب زنان فعال اين حوزه چنين خواسته اي را نه ديده ام و
نه شنيده ام.
شكستن حريم تن حتي در ميان مردان هم طرفداري ندارد... من آمار دقيقي
ندارم اما سراغ ندارم كه چنين شيوه اي براي اعتراضي مردانه انتخاب شده
باشد. به این شکل، اینها تن زن ها را تبديل به سوژه اي تبعيض آميز مي كنند
از سوی دیگر این عمل باعث میشود تا فشار بر فعالان حقوق زنان بیشتر
شود. با اینکه چنین گرایشانی در میان فعالین حقوق زنان در اقلیت هستند اما
از دو جهت میتوانند تاثیر نامطوب بگذارند. یک اینکه بهانه به دست نیروهای
سرکوب میدهد و دیگری اینکه با واکنش عموم مردم هم مواجه میشود. نکته دیگر
اینکه به حس همزاد پنداري اقشار مختلف جامعه با معترضين به شدت آسيب مي
زند.
این افراد به موضوعي كلي به شكل فردي اعتراض مي كنند. فردي كه مي گویم
به اين دليل هست كه واقعا از نظر آمار تعداد اين معترضين واقعا نسبت كوچكي
از كل معترضان را تشكيل مي دهند.
اين انتخاب كه من با قاعده و بر اساس در نظر گرفتن تبعات يك شيوه از
آن صرف نظر كنم و با يك كل همراه بشوم يك انتخاب فردي است. اما چیزی که به
من و امثال من حق میدهد كه شيوه اعتراض آن ها را نقد كنيم این است که این
تصمیم شخصی جنبه عمومی نیز پیدا میکند. آن وقت بايد به چيزي شبيه وجدان
خودت پاسخگو باشي... .
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire