vendredi 3 décembre 2010

اتهام بی سند و تسویه حساب

«ناصر محمدخانی، به نظر من، یک قاتل است. به دلیل این‏که از عاطفه ‏ی یک زن، از روحیات یک زن سوء استفاده کرد تا از وی اقرار بگیرد. بدتر از همه، این‏که در جلسه‏ ی اجرای حکم هم حضور داشتند و به عینه‏ اعدام شهلا جاهد را دیدند. این دور از انسانیت و دور از مردانگی است.» این سخنان یک وکیل اصلاح طلب و یک مدعی دفاع از حقوق بشر (البته از نوع ذبح اسلامی) است. این اظهارات بدون سند و با این اطمینان و این قاطعیت از سوی وکیلی که بایست مدافع جان انسان ها باشد چه معنایی دارد؟ متهم کردن فردی به قتل؟ آیا این نوع اتهامات در غرب جرم محسوب نمی شود؟ و پیگرد قانونی در بر ندارد؟
وکیل مدافع اصلاح طلب در مأموریت خارج از کشور دارد بنابه به مصلحت حزب بوگندوی خود، برخورد شخصی می کند. به چه عنوانی و به چه استنادی آیت الله شاهردوی جان بهتر از فلانی بود؟ این که در خفا سنگسار می کردید نشانه عدم آن و از مواهب دوران شاهرودی جان نبود. آقای وکیل مدافع حقوق بشر با ذبح اسلامی،شما چند وقت پیش در ایران شال و کلاه کردید و رفتید و از یک بیگناه که به جرم زنا محکوم به سنگسار شده بود رضایت گرفتید که اعدام شود و وقتی مرد بیچاره را بالای دار فرستادند با دهل و نقاره جار زدید که فتح کرده اید. شما در قتل آن مرد شرکت داشتید؟ شما او را تحت شرایطی قرار دادید که بیاید و پای حکم اعدام خود را امضا کند و به مرگ خویش راضی شود. آقای وکیل تسخیری، شما دستانت به خون آغشته است، چه حرفی داری که در مورد حقوق بشر بزنی. تویی که بدون مدرک داری جرم می بندی و بدون این که قاضی باشی داری حکم صادر می کنی.
هیچ معلوم نیست علل اختلاف ناصر محمدخانی با وزارت اطلاعات و اصلاح طلبان چه بوده است که این گونه برایش از رو شمشیر بسته اند.
مسئله این نیست که چه کسی باید دار زده می شد بلکه انتقاد به کل سیستمی است که وکلای تسخیری اش ادعای مدافع حقوق بشر بودن را دارند و دارند هم از توبره می خورند و هم از آخور. حالا نه به خاطر دفاع از بشر، بلکه به خاطر وابستگی های حزبی شان در تنگنا قرار گرفته اند و راهی غرب شده اند، حالا همین را پیراهن عثمان کرده اند که ما مدافع حقوق بشر هستیم. آخر بشر در آن جمهوری قتل و جنایت چه حقوقی داشت یا دارد؟ و چه حقوقی می تواند داشته باشد؟ چگونه یک نوجوان را در اتاق اعدام راه داده اند؟ چگونه از یک نوجوان قاتل می سازند؟ و این بازتولید جنایت (شیرین بانو و شرکا در این موارد از کلمه خشونت به جای جنایت استفاده می کنند.) این قصاص چه بازتابی در جامعه می تواند داشته باشد؟ برخورد فردی و یک طرفانه آقا وکیل اصلاح طلب نمونه ای از «عدالت فقط خودی ها» است که هیچ ربطی به قانون و عدالت و آینده جامعه ما ندارد. جامعه ما بایست از این اعمال و افکار یک جانبه این افراد ضدعفونی شود جامعه ما بایست روزی به سلامت و زندگی برگردد.
ما برای رسیدن به آینده ای بهتر به جامعه ای بدون تسویه حساب و بدون قصاص و بدون اعدام نیازمندیم
صلاحیت وکالت و قضاوت
چه کسی لاله را کشت؟
وقتی شهلا نباشد